صوتى مطرب باشد.
امروزه هم نغمهها و آهنگهاى فراوانى از اين قبيل است. البته شايد در گذشته غناها
نوعاً همراه با مدّ و ترجيع بوده است و مشهور اين قيدها را مورد توجّه قرار
دادهاند، ولى امروزه موسيقى و آوازها با گذشته فرق كرده است.
2.
بهترين تعريف شايد ارجاع به عرف باشد. يعنى بگوييم غنا صوتى است كه نزد عرف عامِ
مردم طرب آور باشد و آنها را به رقص و پاىكوبى وادار كند. قانون هم مىگويد در
موضوعاتى كه شارع بيان خاصى ندارد به عرف مراجعه شود و متفاهم عرفى ملاك است. از
نظر عرف مواردى يقيناً غناست و عرف آن را كاملًا درك مىكند ولو از توصيف آن
ناتوان باشد، مواردى هم يقيناً غنا نيست و مواردى هم مشكوك مىماند كه در آنها اصل
برائت جارى مىشود؛ اگرچه احتياط مستحبى اجتناب است، ولى واجب نيست.
شيخ اعظم
هم كه غنا را به صوت لهوى تفسير كرده، فرموده است: ملاك در لهو، صدق عرفى است كه
لهو بودن را وجدان مىكند و البته مراتب مختلفى دارد.[1]
اگر از نظر
فهم عرفى ضابطهاى نبود نوبت به رجوع به لغت مىرسد و چون واژه غنا اجمال دارد
بايد به قدر متيقن آن قناعت شود، و چه بسا قدر متيقن همان تعريف مشهور باشد كه مدّ
صوت و ترجيع و اطراب آن (همه) دخالت دارند. ولى با وجود فهم عرفى نوبت به اين
بحثها نمىرسد و همانطور كه اشاره شد، هر جا معيار عرف باشد طبعاً موارد مشتبه
نيز يافت مىشود. بنابراين، جاى برائت است.
اشكال: شبهه
موضوعيه اگر از نوع شبهه مصداقى باشد جاى برائت است مثل اينكه مفهوم عالم يا فاسق
معلوم است ولى نمىدانيم زيد عالم است تا وجوب اكرام داشته باشد، يا فاسق است تا
حرمت اكرام بيايد؟ يا اصلًا عالم نيست تا آزاد باشيم. ولى اگر از نوع شبهه موضوعى
مفهومى باشد كه منشأ شبهه، اشتباه و اجمال مفهوم است، جاى احتياط است نه برائت.
مورد بحث ما هم از همين قسم است، زيرا منشأ شك اشتباه مفهوم غناست و چون از غنا
تهى شدهايم و امرش مشتبه است اشتغال يقينى، خواهان