از يكديگر
بودند. پس از عين نجس گرديدن، ماليت شيء شرعاً زائل مىشود،[1]
ولى حق اولويت او باقى است و دليلى بر زوال آن نيست بلكه به حكم عقل و سيره عقلا،
دليل بر بقاى آن داريم در صورت شك در بقا هم از استصحابِ اين حق بهره مىگيريم.
پاسخ: آيتالله
خوئى (رحمه الله):
مستقل بودن
اين حق و در عرض ملك بودن آن ثبوتاً و عقلًا ممكن است ولى در مقام اثبات هيچ دليلى
بر آن نداريم و صرف ادعا است.[2]
2. ملكيت
حقيقتى است مشكّك و داراى مراتب مختلف و حق اختصاص از شئون و مراتب ملكيت است؛
البته مرتبه ضعيف ملكيت است و مانعى ندارد كه مرتبه قوى آن از بين برود ولى مرتبه
ضعيف آن باقى بماند. نظير رنگها و مزهها و بوها كه داراى مراتب ميباشند. يا براى
مثال، سياهى شديد برود ولى سياهى ضعيف باقى بماند.
در مورد
بحث ما هم وقتى انگورها شراب شد ماليت شرعى و ملكيت، زائل شد ولى اولويت و حق
اختصاص باقى است و بر فرض شك، استصحاب ميشود.
پاسخ: اين
دليل دو اشكال مهم دارد:
1. حق
الاختصاص از مراتب ملكيت نيست تا عين آن باشد بلكه از لوازم و آثار و احكام آن
است. اگر ملزوم زائل شود لازم آن نيز زائل ميشود؛ زيرا حكم بدون موضوع نميماند. و
ديگر اين كه به نظر ما در نجس العين فقط ماليت شرعى منتفى مى شود، اما ملكيت باقى
است و قطعاً حكم آن (حق الاختصاص) نيز باقى است. به همين جهت فتوا به بقاء اولويت
ميدهيم.
3. ادعاى
اجماع بر بقاى حق اختصاص، پس از زوال ماليت و ملكيت.
پاسخ: اين
دليل نيز ناتمام است و چند بار از اين ادعاهاى اجماع پاسخ دادهايم.
4. هم از
نظر سيره عقلا، هم از نظر سيره متشرعه و هم از نظر روايات معصومين،