نام کتاب : روابط متقابل خلفا با خاندان پيامبر نویسنده : كاردان، رضا جلد : 1 صفحه : 66
(محمد بن
حماد حافظ مىگويد: من نزد وى حضور پيدا كردم مردى بر وى اين جملات را مىخواند:
عمر فاطمه (عليهاالسلام) را به گونهاى زد كه محسن خويش را سقط كرد.
و
اينكه ذهبى دربارهاش گفته است ثقه و مورد اعتماد نيست، چنانكه برخىاز محققان
علم رجال اهلسنت گفتهاند،[1] بخاطر همان
گرايش اعتقادى ويژه او بوده است و الا چگونه ممكن است ذهبى كسى را كه اهل دروغ در
حديث باشد، از او به لفظ امام حافظ بارع تعبير كند؟
تهاجم
بر بيت در حديث جوينى
3.
ابراهيم بنمحمد جوينى[2] در حديثى
كه قبلًا يادآور شديم، در مورد علت گريه پيامبر (ص) با ورود فاطمه (عليهاالسلام)
گفتار آن
[1] . اين مطلب از زبان ابن ناصرالدين در كتاب شذرات
الذهب/ ج 3/ ص 11/ بيان شده است.
[2] . وى از شخصيتهاى بزرگ حديث اهلسنت و شيخ و استاد
ذهبى بوده است كه در آخر كتاب تذكرة الحفاظ/ ج 4/ ص 1505 درباره وى مىگويد: سمعت
من الامام المحدث الاوحد الاكمل فخر الاسلام صدر الدين ابراهيم بن محمد ... و كان
شديد الاعتناء بالرواية ... ديّناً صالحاً.
من از امام محدث، يگانه،
كاملترين، مايه فخر اسلام .. ابراهيم بن محمد، حديث شنيدم او بسيار عنايت و توجه
به روايت و تحقيق جزوههاى حديثى داشت و ديندار و شايسته بود و در كتاب المعجم
المختص/ ص 65/ چاپ طائف عربستان سعودى مىگويد: ابراهيم بن محمد امام بزرگ، استاد
استادان.
نام کتاب : روابط متقابل خلفا با خاندان پيامبر نویسنده : كاردان، رضا جلد : 1 صفحه : 66