نام کتاب : روابط متقابل خلفا با خاندان پيامبر نویسنده : كاردان، رضا جلد : 1 صفحه : 65
ذهبى در
«سيراعلام النبلاء» دربارهاش مىگويد: الامامُ الحافظُ الفاضلُ ... كان موصوفاً بالحفظِ والمعرفة
إلا أنّه يترفَّضُ قَدْ ألَّف في الحطِّ على بعضِ الصحابةِ.[1]
وىامام
در حديث و حافظى[2] بزرگ بوده
و از حفظ و معرفت بر خوردار بودهاست، ولى وى رافضىگرى داشته و درباره نقاط ضعف
صحابه تأليف مىكرده است.
حال
اين شخصيت بزرگ حديث، ذهبى دربارهاش از محمد بن حماد حافظ كوفى چنين نقل كرده
است: كانَ مستقيمَ الأمرِ عامةَ دهرِهِثم فيآخر ايامِهِ كان اكثرَ ما
يُقرءُ عليهِالمثالبُ حضرتُهُ و رجلٌ يقرء عليهِ:
وى
همواره از استقامت و راستى و درستى برخوردار بود، ليكن در اواخر عمرش بيشتر
احاديثى كه بر وى قرائت مىشد از مثالب (نقاط ضعف صحابه و خلفا) بود.
[1] . سير اعلام النبلاء ج 15/ ص 577- 576/ مؤسسة
الرسالة.
[2] . اصطلاح حافظ طبق آنچه در برخى كتب درايه و رجال
اهلسنت مطرح است، به كسى گفته مىشود كه درباره حداقل صد هزار حديث از نظر متن و
سند، شناخت و آگاهى داشته باشد. قواعد فى علوم الحديث ظفر احمد تهانوى/ چاپ رياض/
ص 29.