نمودند و
عرضه داشتند: اى رسول خدا صلّى اللّه عليه و اله و سلم در جمع اين اسيران عمهها و
خالههاى شما وجود دارند كه در كودكى از شما پرستارى مىكردند- با اين يادآورى كه
پيامبر صلّى اللّه عليه و اله و سلم دوران شيرخوارگى خود را ميان قبيله سعد
تيرهاى از هوازن سپرى نمود- اگر ما با حارث بن ابى شمر و يا نعمان بن منذر نان و
نمك خورده بوديم و براى آن دو، ماجرايى نظير ماجراى شما پيش مىآمد، از آنها
انتظار لطف و محبت داشتيم درصورتىكه شما از همه برتريد. رسول خدا صلّى اللّه عليه
و اله و سلم آنان را بين انتخاب اسيران و اموالشان مخيّر ساخت و آنها اسيران را
انتخاب كردند. سپس فرمود: «سهم من و فرزندان عبد المطلب از آن شماست» و مسلمانان
نيز از رهبر خود پيروى كردند و سهميه خود را بدانان بخشيدند[1].
رسول
اكرم صلّى اللّه عليه و اله و سلم با توجه به شناخت كاملى كه از سرشت انسانها
داشت و تلاشى كه براى هدايت مردم و فرونشاندن آتش جنگ داشت، عفو و بخشش را به
عنوان تدبيرى صحيح و راهكارى استوار برگزيد و حتى بر «مالك بن عوف» آتشافروز اين
جنگ، منّت نهاد و فرمود: «به مالك اطلاع دهيد اگر اسلام آورد و نزد من آيد،
خانواده و اموالش را به او بازگردانده و صد شتر به او مىبخشم.» و مالك بهسرعت
اسلام آورد[2].
تقسيم
غنايم
مسلمانان،
با زير فشار قرار دادن رسول خدا صلّى اللّه عليه و اله و سلم و با اصرار زياد
خواستار تقسيم غنايم شدند بهگونهاى كه او را به كنار درختى كشاندند و رداى
مباركش را برگرفتند. حضرت فرمود: ردايم را پس بدهيد به خدا سوگند! اگر به تعداد