درختان
تهامه شتر [گاو و گوسفند و ...] در اختيار داشته باشيد، آن [غنيمت] را ميان شما
تقسيم مىكنم، و آنگاه پى خواهيد برد كه من بخيل و ترسو و دروغگو نيستم.
سپس
بهپا خاست و مقدارى از پشم كوهان شترى برگرفت و آن را ميان دو انگشت خود قرار داد
و بالا برد و فرمود:
«ايها
الناس و اللّه ما لى فى فيئكم و لا هذه الوبرة الّا الخمس، و الخمس مردود عليكم»؛
مردم!
به خدا سوگند! من از غنايم شما حتى از اين پشم شتر جز خمس حقى ندارم و خمس را نيز
به شما بازخواهم گرداند.
و
آنگاه دستور داد تمام غنايم، در يكجا جمع گردد تا بهگونهاى عادلانه تقسيم
گردد. پيامبر اكرم صلّى اللّه عليه و اله و سلم تقسيم غنايم را با دادن سهميه
«مؤلفة قلوبهم» (كسانى كه محبتشان جلب شود) چون ابو سفيان، پسرش معاويه، حكيم بن
حزام، حارث بن حارث، سهيل بن عمرو، حويطب بن عبد العزّى و صفوان بن اميّه و ديگران
كه تا گذشتهاى نهچندان دور از سران كفر و شرك به شمار آمده و با وى سرجنگ و ستيز
داشتند، آغاز نمود و پس از آن حق خود از خمس را نيز ميان آنان قسمت كرد. اين
عملكرد رسول خدا صلّى اللّه عليه و اله و سلم حقد و كينه برخى از مسلمانانى را كه
از مصالح اسلام و اهداف نبىّ اكرم صلّى اللّه عليه و اله و سلم بىاطلاع بودند،
برانگيخت تا آنجا كه يكى از آنان با اعتراض به رسول اكرم صلّى اللّه عليه و اله و
سلم اظهار داشت: شما عادلانه عمل نكردى. حضرت فرمود:
واى
بر تو! اگر من عدالت به خرج ندهم پس چه كسى به عدالت رفتار مىكند.
عمر
بن خطاب خواست شخص اعتراضكننده را به قتل برساند، ولى پيامبر اجازه اين كار را به
او نداد و فرمود: «او را به خود واگذار، زيرا او در آينده از