و سپس دشمن
مهاجم را تا منطقه اوطاس و نخله و طائف تعقيب كردند.
وقتى
ام سليم از رسول خدا صلّى اللّه عليه و اله و سلم درخواست كرد آن دسته از كسانى را
كه از صحنه جنگ گريخته و حضرت را تنها گذاشتهاند به قتل برساند، آن بزرگوار به
جهت خوى والا و بخشش فراوان و رحمت گستردهاى كه داشت، در پاسخ او فرمود: «ام سليم
خداوند مسلمانان را يارى كرد، عافيت الهى گستردهتر است.»
در
جاى ديگر كه رسول گرامى اسلام صلّى اللّه عليه و اله و سلم اطلاع يافت برخى مسلمانان
به جهت خشمى كه از فرزندان مشركان به دل داشتهاند آنان را به قتل رساندهاند، به
خشم آمد و فرمود:
چه
شده افرادى در جنگ، كارشان به جايى رسيده كه كودكان را به قتل مىرسانند، آگاه
باشيد ما فرزندان را نمىكشيم.
اسيد
بن حضير عرضه داشت: مگر آنان فرزندان مشركان نيستند؟ حضرت فرمود:
«أو
ليس خياركم اولاد المشركين، كل نسمة تولد على الفطرة حتى يعرب عنها لسانها و
أبواها يهوّدانها او ينصّرانها؛[1]
آيا
نخبگان امروزه شما مشركزاده نيستند، هر انسانى بر سرشت پاك متولد مىشود تا زبانش
از واقعش خبر دهد اين پدران و مادرانند كه، فرزندان خود را يهودى يا نصرانى تربيت
مىكنند.
سپاه
اسلام دشمن را تا طائف تعقيب كرد و بيش از بيست روز در محاصره قرار داد. دو طرف
ديوارها و باغها را پناه قرار داده و به يكديگر تيراندازى مىكردند، سپس رسول خدا
صلّى اللّه عليه و اله و سلم به عللى چند، از حمله به طائف منصرف شد.
وقتى
پيامبر صلّى اللّه عليه و اله و سلم به جعّرانه (محل گردآورى اسيران و غنايم)
رسيد، جمعى از قبيله هوازن بهپا خاستند و از حضرت تقاضاى عفو و بخشش