اميرالمؤمنينى كه خود عمر بن خطاب و ديگر صحابه هميشه حسرت اين را مى‌خوردند كه كاش يكى از فضائل و مناقب او را داشته بودند! شما توجه كنيد كه چگونه اخبار و با چه سندها ساخته و به جامعه اسلامى تحويل داده‌اند!!! و چه فراوانند از اين قبيل اخبار كه هيچ همخوانى با روح اسلام ندارند.

غيرت عمر بن الخطاب‌

أن أبا هريرة قال: بينا نحن عند رسول الله صلى الله عليه و آله إذ قال: بينا أنا نائم رأيتني في الجنة فإذا امرأة تتوضأ إلى جانب قصر فقلت: لمن هذا القصر قالوا: لعمر فذكرت غيرته فوليت مدبرا. فبكى عمر وقال: أعليك أغار يا رسول الله؛[1] ابوهريره مى‌گويد: ما نزد پيامبر صلى الله عليه و آله بوديم و آن حضرت فرمودند: من خوابيده بودم و خود را در بهشت ديدم و ناگهان زنى را در جانب قصرى ديدم كه وضو مى‌گرفت پس گفتم: اين قصر از آن كيست؟ گفتند: از آن عمر است، پس غيرت عمر را به ياد آوردم و پشت نمودم و برگشتم. پس عمر گريه نمود و گفت: آيا من بر شما غيرت مى‌ورزم اى رسول خدا.

اين حديث از انس، جابر و بريده نيز روايت شده است و اضطراب فراوان در لفظ هر كدام از نقل اين صحابه با روايت ديگرى وجود دارد. گذشته از اضطراب كه خود دليل بر بى‌اساسى خبر است، در لفظ فوق از وضو گرفتن خانمى خبر داده شده است و حال آن‌كه در بهشت تكليف نيست! همچنين در برخى روايات آمده است: زيبائى آن قصر مرا متعجب نمود. مگر ممكن است قصرى و جايگاهى در بهشت بهتر از جايگاه پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله باشد و اين نيز از نشانه‌هاى بى‌اساسى خبر است. در تمام اين اخبار سخن از غيرت خليفه به ميان آمده است. مگر اين غيرت در جنگ‌هاى احد، خندق، خيبر و

[1] . صحيح بخارى، كتاب بدء الخلق، باب: ما جاء في صفة الجنة وانها مخلوقة، ح 3242 و 3680، 5227، 7023، 7025.