responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : امام بخارى و جايگاه صحيحش نویسنده : قاسم اف، الياس    جلد : 1  صفحه : 625

بن عثمان.[1] 10. عبدالله بن عباس.[2] 11. عبدالرحمن بن عوف.[3] و اين تنها برخى نمونه در اين رابطه است كه در تاريخ نمونه‌هاى فراوان از غير اين افراد نيز ثبت شده است.

تمام اين اخبار بيان‌گر اين واقعيت هستند كه عمر بن خطاب از پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله فاصله داشته و ملازم هميشگى آن حضرت نبوده است و همچنين ديدگاه اميرالمؤمنين عليه السلام نسبت او از اخبار فوق روشن مى‌گردد و مضافاً بر اين‌كه بخارى از مسور بن مخرمه چنين روايت كرده است:

پشيمانى خليفه دوم در دم مرگ از برخوردش با اهل بيت عليهم السلام‌

وقتى عمر بن خطاب ضربت خورد در بستر مرگ درد مى‌كشيد و بى‌تابى مى‌كرد. ابن عباس به او وارد شد و او را تعريف وتمجيد نمود عمر بن خطاب در جواب گفت: جزع و بى‌تابى كه در من مى‌بينى اين به خاطر تو و اصحابت است، به خدا سوگند اگر همه زمين طلا بشود و در اختيار من باشد قبل از اين كه خدا را ملاقات كند جهت نجات از عذاب خداوند آن را فدا مى‌كردم.[4]

اين حديث به روشنى بيان مى‌كند كه عمر بن خطاب در دم مرگ اعمال و رفتار خود با اهل بيت عليهم السلام را مشاهده مى‌كرد و به خاطر آن بى‌تابى مى‌نمود و آرزو داشت همه زمين طلا بشود و در اختيار او باشد و با فدا كردن آن در راه خدا از عاقبت رفتار خود با اهل بيت عليهم السلام نجات پيدا كند.

آيا با وجود اين همه، امكان دارد كه اميرالمؤمنين عليه السلام چنين سخنى گفته باشند!


[1] . سنن أبي داود، ج 2، ص 215، ح 2031؛ سنن ابن ماجة، ج 2، ص 1040، ح 3116.

[2] . مصنف عبد الرزاق، ج 7، ص 352، ح 13449؛ در المنثور، ج 7، ص 442.

[3] . مسند أحمد، ج 1؛ ص 190، ح 1655؛ احاديث المختاره، ج 3، ص 97، ح 899.

[4] . صحيح بخارى، كتاب فضائل الصحابة، باب: مناقب عمر بن الخطاب، ج 3، ص 1350، ج 3692؛ علل دارقطنى، ج 2، ص 212، ح 227.

نام کتاب : امام بخارى و جايگاه صحيحش نویسنده : قاسم اف، الياس    جلد : 1  صفحه : 625
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست