حنين كجا بود! آن زمانى كه عمرو بن عبدود مسلمين را به باد استهزا گرفت و به مبارزه طلب مى‌كرد، غيرت عمر بن خطاب كجا بوده است! مگر ممكن است كسى به خاطر اين‌كه پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله از قصر او ديدن كنند غيرتش بگيرد و آيا به چنين چيزى غيرت گفته مى‌شود!

همچنين اين حديث صريح است در اين كه عمر بن خطاب از زبان مبارك پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله شنيده است كه او اهل بهشت است. و اين را احاديثى كه از خليفه دوم رسيده است تكذيب مى‌كند؛ زيرا چنان‌كه در شرح حال ابوموسى اشعرى ذكر كرديم عمر بن خطاب از حذيفه با زارى سؤال مى‌كرد كه آيا پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله اسم او را جزء منافقين ذكر كرده‌اند يا نه و همچنين از ام‌سلمه همسر پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله نيز با عجله و نگرانى سؤال كرد كه آيا پيامبر صلى الله عليه و آله اسم او را جزء كسانى كه پس از مرگ آن حضرت را ديگر هرگز نخواهند ديد، ذكر كرده‌اند يا نه. اگر عمر بن خطاب امثال اين حديث را از پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله شنيده بود، چنين سؤالاتى را هرگز از حذيفه و ام‌سلمه نمى‌نمود.

اين‌گونه اخبار از همان دسته اخبارى هستند كه بزرگان اهل سنت تصريح كرده‌اند و اشاره كرديم كه با امر معاويه چگونه بازار حديث‌سازى راه انداخته بودند.

فرار شيطان از عمر بن خطاب‌

... عن ابن شهاب قال عن ... سعد بن أبي وقاص قال: استأذن عمر على رسول الله صلى الله عليه و آله وعنده نساء من قريش يكلمنه ويستكثرنه عالية أصواتهن فلما استأذن عمر قمن يبتدرن الحجاب فأذن له رسول الله و رسول الله صلى الله عليه و آله يضحك فقال عمر أضحك الله سنك. رسول الله صلى الله عليه و آله قال: عجبت من هؤلاء اللاتي كن عندي فلما سمعن صوتك ابتدرن الحجاب. قال عمر: فأنت يا رسول الله كنت أحق أن يهبن ثم قال: أي عدوات أنفسهن أتهبنني ولا تهبن رسول الله صلى الله عليه و آله؟ قلن نعم أنت أفظ وأغلظ من رسول الله صلى الله عليه و آله قال رسول الله صلى الله عليه و آله: والذي نفسي‌