باز ذهبى مضافاً بر سخن سابق مى‌نويسد: نسائى ودولابى او را غير قوى خوانده‌اند.[1]

ابن حجر پس از ذكر تضعيف يحيى و ديگران مى‌گويد: قال العقيلى: له أحاديث لا يتابع على شي‌ء منها ... والذى فى كتاب محمد بن عمرو الدولابى قال البخارى: ليس بالقوي؛[2] عقيلى گفته است: از هيچ يك از احاديث او نمى‌توان تبعيت كرد و بخارى نيز او را غير قوى خوانده است. و در تقريب مى‌گويد: فيه ضعف.[3] و از كسى هم توثيق در مورد او وارد نشده است.

احمد بن بشير كوفى‌

بخارى يك حديث از او روايت كرده است و ذهبى مى‌گويد: قال دارالقطنى: ضعيف وقال النسائى: ليس بذاك القوى قال عثمان الدارمي: هو متروك؛[4] وقال ابن الجارود: تغير وليس حديثه بشئ وقال العقيلى: ضعيف؛[5] يعنى دارقطنى، دارمى، نسائى، ابن جارود وعقيلى او را تضعيف كرده‌اند.

احمد بن عيسى بن حسان مصرى (متوفاى 243. ق.)

امام بخارى شانزده حديث از او روايت كرده است.

يحيى قسم ياد كرده است كه او كذاب است. ابوحاتم گفته است: مردم او را جرح كرده‌اند وابوزرعه به مسلم روايتش از او در صحيح را انكار كرده و گفته است: اهل‌

[1] . ميزان الاعتدال، ج 1، ص 78، رقم 273.

[2] . تهذيب التهذيب ابن حجر، ج 1، ص 163، رقم 348.

[3] . تقريب التهذيب ابن حجر، ص 196.

[4] . ميزان الاعتدال، ج 1، ص 85، رقم 308.

[5] . تهذيب التهذيب، ج 1، ص 15، رقم 16.