عن عبد الله بن سلمة قال: رأيت عمار بن ياسر بصفين، ورأى راية معاوية فقال: (والذى نفسى بيده لقد قاتلت) إن هذه قاتلت بها مع رسول الله صلى الله عليه و آله أربع مرات. ثم قاتل حتى قتل؛[1] عمار بن ياسر را در صفين ديدم و چون پرچم معاويه را ديد گفت: به خدا سوگند با صاحبان اين پرچم همراه پيامبر صلى الله عليه و آله چهار بار جهاد كردم. سپس جنگيد تا اين‌كه شهيد شد.

سند اين حديث كاملا صحيح است و محقق سير ذهبى نيز رجال آن را ثقات دانسته و گفته است: حاكم سند آن را صحيح دانسته و ذهبى سكوت كرده است. از اين دو شهادت اميرالمؤمنين عليه السلام و عمار ثابت مى‌شود كه به نظر ايشان لشكر صفين ادامه لشكر مشركان قريش بوده است.

اين بعضى از صفات و جايگاه معاويه است كه در تمام آن‌ها اسلام و احكام اسلامى را زير پا قرار داده و اين همه جنايات از او سر زده و جنگ صفين را در برابر اميرالمؤمنين عليه السلام به راه انداخته است. چگونه ممكن است انسان خدا جو و عاشق رحمت پروردگار از چنين شخصى دين و عقيده خود را اخذ نمايد!

اما از جمله احاديثى كه بخارى از معاويه روايت كرده حديث ذيل است:

معاويه و نافله‌اى پس از عصر و تناقض آشكار بخارى‌

عن معاوية قال: إنكم لتصلون صلاة لقد صحبنا النبى صلى الله عليه و آله فما رأيناه يصليها ولقد نهى عنهما. يعنى الركعتين بعد العصر؛[2] معاويه به مردم گفت: شما نمازى مى‌خوانيد كه ما همراه رسول خدا صلى الله عليه و آله بوديم ونديديم كه آن را خوانده باشد وهمانا

[1] . تاريخ الاسلام ذهبى، ج 1، ص 466؛ مسند طيالسى، ص 89؛ طبقات الكبرى، ج 3، ص 256؛ المستدرك على الصحيحين، ج 3، ص 433، ح 5651؛ سير اعلام النبلاء ذهبى، ج 1، ص 408.

[2] . صحيح بخارى، كتاب مواقيت الصلاة، باب: لا يتحرى الصلاة قبل غروب الشمس، ج 1، ص 212، ح 587 و 1765 و 1893، ج 3، ص 1374، ح 3555.