responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : شرح اصول فقه نویسنده : محمدى، على    جلد : 1  صفحه : 27

3.در باب وضع لفظ للمعنى،همان گونه كه اگر معنا تفصيلا تصور شود،وضع لفظ براى آن صحيح است بالاتفاق،همچنين اگر معنا اجمالا و بوجهه هم تصور شود، باز هم وضع صحيح است.پس تصور تفصيلى لازم نيست؛بلكه مهم اين است كه آن معنا،مجهول مطلق و محض نباشد و الا وضع صحيح نيست.

4.گاهى معناى متصور،كلى و عام است،يعنى قابل صدق بر افراد زياد است و گاهى جزئى و شخصى است؛يعنى بر بيش از يك فرد قابل صدق نيست.

با دانستن اين مقدمات،وارد بيان اقسام چهارگانۀ يادشده در صدر اين مطلب مى‌شويم:

1.وضع خاص و موضوع له خاص:آن است كه واضع،در هنگام وضع،يك معناى جزئى را تصور نمايد و سپس لفظ را هم براى همان معناى جزئى قرار دهد، نه ديگرى؛مانند اعلام شخصى از قبيل زيد،حسن،على و...

2.وضع عام و موضوع له عام:آن است كه واضع،در هنگام وضع،يك معناى كلى را تصور نمايد و لفظ را هم براى نفس همان معناى كلى وضع كند،نه ديگرى؛همانند اسماى اجناس،مثلا واضع،معناى كلى حيوان ناطق را تصور نموده و لفظ انسان را براى آن وضع كرده است.

3.وضع عام و موضوع له خاص:آن است كه واضع،به هنگام وضع،يك معناى كلى را تصور نمايد،ولى لفظ را براى مصاديق آن معناى كلى وضع كند،نه خود كلى كه اينجا موضوع له بوجهه تصور شده است؛مانند اسماء اشاره.

4.وضع خاص و موضوع له عام:آن است كه واضع،حين الوضع،يك معناى جزئى را تصور كند و سپس لفظ را براى كلى آن جزئى قرار دهد؛مثلا هيكل خارجى زيد را تصور كند سپس لفظ زيد را براى انسان وضع كند.

به دنبال دانستن اين اقسام اربعه،اكنون دربارۀ اين اقسام،در دو مقام بحث مى‌كنيم:

1.آيا اين اقسام اربعه،ممكن هستند يا ممتنع؟

2.برفرض امكان،آيا واقع هم شده‌اند يا خير؟يعنى مثال هم دارند يا خير؟ و واضع در موردى چنين كارى كرده و چنين وضعى تحقق يافته يا نه؟

نام کتاب : شرح اصول فقه نویسنده : محمدى، على    جلد : 1  صفحه : 27
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست