نام کتاب : شرح اصول فقه نویسنده : محمدى، على جلد : 1 صفحه : 133
و مولى مىتواند قصد قربت به معناى قصد
امتثال امر را در متعلق امر خودش،اخذ كند و يا نمىتواند؟
لا شبهه در اينكه مولى مىتواند متعلق
امر خودش را به طهارت يا استقبال الى القبله و...مقيد كند.مثلا بگويد:صل مع
الطهارة يا عن الطهارة،صل مع الاستقبال، صل مع السورة و...اما آيا مىتواند متعلق
امرش را به قصد قربت مقيد كند يا نه؟مثلا مىتواند بگويد:صل مع قصد القربة يا نمىتواند؟
در مسئله دو نظر است:
1.جمعى قائل به امكان هستند.
2.جمعى قائل به استحاله هستند و هركدام ادلهاى دارند(كما سيأتى).
آن كسانى كه قائل به امكان هستند،اينها
مقتضاى اصل در نظرشان توصليت است و تعبديت محتاج به دليل خاص است.به جهت اينكه اينها
در موارد مشكوك مىتوانند به اطلاق كلام تمسك كنند و بگويند:مولى در مقام بيان
بوده و براى او ممكن هم بود كه اين قيد قصد قربت را بياورد به اينكه بگويد:صل مع
قصد القربة، درعينحال نياورده،معلوم مىشود كه اين قيد در غرض مولى دخالت ندارد و
اصل انجام عمل مطلوب مولى است و الا اگر آن قيد دخالت داشت،حتما مولى كلامش را
مقيد به اين قيد مىكرد.پس اين دسته مىتوانند به اصالة الاطلاق تمسك كنند و نتيجه
بگيرند عدم دخالت قصد قربت را فالاصل فى الواجبات التوصلية.لا يخفى كه بنا بر قول
به وضع الفاظ عبادات للاعم اين حرف صحيح است ولى بنا بر قول به صحيح جاى تمسك به
اطلاق نيست.
اما كسانى كه قائل به استحالۀ اخذ
قصد قربت در متعلق امر شدهاند،در موارد مشكوك مىتوانند به اطلاق كلام تمسك
كنند.بيان اين مطلب را در قالب دو سؤال و جواب مطرح مىكنيم:
الف.تعريف اطلاق و تقييد و نسبت بين آن
دو چيست؟
جواب:بهطور كلى وقتى دو امر را باهم
مقايسه مىكنيم،يا با يكديگر متباين هستند و يا اينكه دو لفظند و داراى يك معنا
هستند و مترادف هستند.اطلاق و تقييد
نام کتاب : شرح اصول فقه نویسنده : محمدى، على جلد : 1 صفحه : 133