responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : شرح اصول فقه نویسنده : محمدى، على    جلد : 1  صفحه : 132

به نماز چون: إِنَّ الصَّلاٰةَ تَنْهىٰ عَنِ الْفَحْشٰاءِ وَ الْمُنْكَرِ ،و توصلى به اين معنا هم،اعم است از توصلى به معناى اول و دايره‌اش وسيع‌تر است چون ممكن است شامل تعبدى به معناى اولى هم بشود كه واجبى باشد كه قصد قربت در او لازم باشد،مع ذلك فلسفه و حكمت امر به آن را هم بدانيم.

پس تعبدى و توصلى،به اين اصطلاح دوم،اعم از تعبدى و توصلى به اصطلاح اول است و اين اصطلاح دوم،در ميان قدماى اصوليان شهرت داشته.اما در اينجا تعبدى و توصلى،به همان اصطلاح اولى مورد بحث است.

با توجه به اين مقدمه،مى‌گوييم:بعضى از واجبات به دليل خاصى براى ما ثابت شده كه تعبدى هستند يعنى قصد قربت در آنها معتبر است.مثل:نماز،روزه و...و برخى از واجبات هم به دلايل خاص ثابت شده كه توصلى هستند يعنى قصد قربت در آنها معتبر نيست.مثل:انقاذ غريق و ازالۀ نجاست از مسجد و...

اما برخى از واجبات هستند كه براى ما روشن نيست آيا تعبدى هستند يا توصلى.

مثلا دستور آمده:ادفنوا موتاكم.ما نمى‌دانيم كه دفن ميت،واجب تعبدى است و يا توصلى.در اينجا چه بايد كرد؟قاعده چيست؟آيا اصل در واجبات،تعبدى بودن است و توصليت برخلاف اصل و محتاج به دليل خاص است تا در نتيجه هركجا شك كرديم،حمل كنيم بر تعبديت؟و يا اصل در واجبات،توصليت است و تعبدى بودن محتاج به دليل خاص است؟

در مسئله دو قول وجود دارد:

1.گروهى از اصوليان گفته‌اند:الاصل فى الواجبات،التعبدية الا ما خرج بالدليل.

2.گروهى ديگر گفته‌اند:الاصل فى الواجبات،التوصلية الا ما خرج بالدليل.

جناب مظفر مى‌فرمايند:قبل از اينكه ما عقيدۀ خودمان را بيان كنيم و براى آن استدلال نماييم،مقدمتا چهار مطلب را توضيح مى‌دهيم:

منشأ اختلاف و تحرير آن

امر اول بيان سرچشمۀ اين اختلاف و ريشۀ اين نزاع است.مى‌گوييم كه اين اختلاف، به نوبت خود،از يك اختلاف ديگرى سرچشمه مى‌گيرد و آن اين است كه:آيا متكلم

نام کتاب : شرح اصول فقه نویسنده : محمدى، على    جلد : 1  صفحه : 132
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست