نهاد با هم
وجود داشته باشند، فردى ممكن است در آن واحد، در منزل پدرى مهربان و دلسوز، در
جامعه انسانى نيكوكار و خير، در بازار، رقيبى خشن و موذى و منفور و براى ميهن و
دولت، يك افسر ذخيره ارتش باشد كه از قانون تبعيت مىكند، ميهنپرست است و ماليات
خود را به موقع مىپردازد.
تشابه
الگوهاى رفتارى
نوع
بشر اساسا داراى سه الگوى رفتارى شناخته شده است: راهبردى يا به هم وابسته[1]،
وابسته و غير وابسته يا مستقل. منظور از الگوى رفتارى راهبردى، شرايط يا موقعيتى
است كه در آن، بازيگران يا كنشگران[2] از هم
تأثيرپذيرى دارند. در چنين موقعيتى، رفتار بازيگران به اين عوامل بستگى دارد: تلقى
كردن اعمال ديگران به عنوان رفتارهاى خصمانه يا دوستانه با محاسبه ميزان تأثير
اقدامات ديگران، و نتايج و عواقب مورد انتظار از اين اقدامات. در الگوى وابسته،
رفتار فرد منوط و مشروط به اعمالى است كه از ديگران صادر مىشود. الگوى مستقل مبين
آن است كه فرد، آزادانه رفتار مىكند، يعنى رفتارش نه مشروط است و نه مستقيما از
اعمال ديگران متأثر مىشود.
نكته
جالب توجه اين است كه هر سه نهاد، على رغم تفاوت در ساختارهاى درونى خود، تقريبا
به طور كامل هر سه الگوى رفتارى افراد را مورد تأييد قرار مىدهند. در بعد اقتصاد،
چه در «بازار ناقص» كه امتياز فروش كالا منحصر به چند فروشنده است و چه در بازار
خردهفروشى كه به شيوههاى اخلاقى يا سنتى اداره مىشود، رفتار انسان از نوع
راهبردى است. در بازار انحصارى كامل، كه امتياز فروش منحصرا در اختيار يك واحد يا
فروشنده است، رفتار افراد يا شركتها مىتواند از نوع وابسته باشد. اين در حالى
است كه در بازار كامل يا نزديك به كامل، رفتار افراد از نوع مستقل (غير راهبردى يا
مبتنى بر خريد و فروش جزئى) است. اما در حكومت، رفتار انسان نوعا راهبردى است.
البته در