responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه ایران نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 1  صفحه : 1758

افضل بن بدر الجمالی


نویسنده (ها) :
صادق سجادی
آخرین بروز رسانی :
جمعه 16 خرداد 1399
تاریخچه مقاله

افضل بن بدر الجمالی‌ \afzal-e-bn-e badr-ol-jamālī\، ابوالقاسم‌ شاهنشاه‌ (458- مق‌ 515 ق / 1066-1121 م)، وزير مشهور فاطميان‌ مصر كه‌ در اوضاع‌ سياسی‌ و نظامی‌ مصر و شام‌، در آغاز هجوم‌ صليبيان‌ به‌ سرزمينهای اسلامی‌ نقش‌ مهمی‌ داشت‌.
افضل‌ در عكا زاده‌ شد (ابن‌جوزی، 8(1) / 105)، ولی‌ دوران‌ نوجوانی را در مصر سپری كرد كه پدرش بدرالجمالی (ه‌ م‌) اميرالجيوشی‌ و وزارت‌ آلنا‌ ديار را برعهده‌ داشت‌.
به‌سبب‌ سيطرۀ سلجوقيان‌، اتابكان‌ و وابستگان‌ آنها، و نيز تعدد حكام‌ محلی‌ در بين‌النهرين‌ و شام‌، نفوذ فاطميان‌ در اين‌ منطقه‌ بسيار محدود شده‌ بود، و افضل‌ بسيار می‌كوشيد تا مگر از پيشروی تركان‌ در شام‌ كه‌ فاطميان‌ از آن‌ هراسناك‌ بودند، جلوگيری کند. بدين‌سبب‌ وقتی‌ اولين‌ گروههای صليبی‌ در 490 ق / 1097 م از قسطنطنيه‌ به‌ آسيای صغير تاختند و نيقيه‌ را از دست‌ قليچ‌ ارسلان‌ سلجوقی‌ به در آوردند، افضل‌ سخت‌ خشنود شد (صوری، 1 / 304).
پس‌ از چند ماه‌ كه‌ فرنگان‌ روی به‌ قدس‌ نهادند، هدف‌ ايشان‌ دانسته‌ شد و حاكمی‌ كه‌ افضل‌ بر آنجا گمارده‌ بود، نتوانست‌ مقاومت‌ كند و شهر را تسليم‌ كرد. سقوط قدس‌، افضل‌ را هراسناك‌ كرد و وی لشكر به‌ فلسطين‌ آورد و به‌ عسقلان‌ رفت‌ (14 رمضان‌ 492). صليبيان‌ پيش‌دستی‌ كرده‌، بدانجا تاختند و او را به‌ گريز واداشتند و خود عسقلان‌ را به‌ محاصره‌ گرفتند. افضل‌ كاری از پيش‌ نبرد و غنايم‌ بسياری نصيب‌ فرنگان‌ شد و او به‌ مصر بازگشت‌ (ابن‌ميسر، 2 / 39؛ ابن‌اثير، 10 / 286؛ رانسيمان‌، 1 / 387- 389) و پس‌ از آن‌ با آنكه‌ پياپی‌ لشكر به‌ جنگ‌ فرنگان‌ می‌فرستاد، ولی‌ هرگز به‌ تن‌ خويش‌ به‌ مقابله‌ نيامد.
در 494 ق نيز افضل‌ لشكر به‌ شام‌ فرستاد. مصريان‌ نخست‌ مقهور شدند، ولی‌ سپس‌ فرنگان‌ را عقب‌ راندند (همو، 2 / 40). در اين‌ ميان‌ خليفۀ فاطمی، مستعلی‌، درگذشت‌ و افضل‌ پسر خردسال‌ او ابوعلی‌ منصور را با لقب‌ الآمر باحكام‌اللٰه‌ به‌ خلافت‌ نشاند (صفر 495) و بی‌رقيب‌ رشتۀ كارها را در دست‌ گرفت‌ (ابن‌صيرفی‌، 60-61؛ ابن‌ميسر، 2 / 40، 42؛ ابن‌ظافر، 87).
در اين‌ روزگار نيز كشاكشهای افضل‌ با صليبيان‌ ادامه‌ داشت‌. گفته‌اند كه‌ وی در 495 ق لشكری را به‌ فرماندهی‌ سعدالدوله‌ طواشی‌ (طواسی‌) به‌ آن‌ سوی روانه‌ كرد. سعدالدوله‌ فرنگان‌ را بشكست‌ و شرف‌المعالی،‌ پسر افضل،‌ نيز به‌ سوی عسقلان‌ كه‌ به‌ محاصرۀ فرنگان‌ درآمده‌ بود، رفت‌ و آنان‌ را به‌ عقب‌نشينی‌ واداشت‌ (ابن‌ميسر، 2 / 40-41؛ قس‌: ابن‌قلانسی‌، 141، كه‌ از اين‌دو نام‌ نبرده‌ است‌). سال‌ بعد فرنگان‌ دژ عكا را ــ كه‌ از موقعيت‌ نظامی‌ ممتازی برخوردار بود ــ از زهرالدولۀ جيوشی،‌ عامل‌ افضل‌، با آنكه‌ سخت‌ پايداری كرد، گرفتند (ابن‌اثير، 10 / 373). در 498 ق سماءالملك‌ حسين،‌ پسر ديگر افضل‌، لشكر به‌شام‌ برد. نايب‌ مصريان‌ در عسقلان‌ به‌ ياری آمد و آنان‌ از طغتكين‌، اتابك‌ دمشق،‌ نيز ياری خواستند و او هم‌ لشكری همراه‌ كرد. در جنگی‌ كه‌ ميان‌ اينان‌ و فرنگان‌ درگرفت‌ و با اينكه‌ شمار بسياری از طرفين‌ كشته‌ شدند، هيچ‌كدام‌ پيروزی نيافتند (همو، 10 / 394-395؛ قس‌: ابن‌ميسر، 2 / 41).
از 500 ق تا اواخر زندگانی‌ افضل‌ نيز مصريان‌ پياپی‌ به‌ پيكار صليبيان‌ می‌رفتند و يك‌بار نيز تا پای حصار قدس‌ پيشروی كردند، اما راه‌ به‌ جايی‌ نبردند (رانسيمان‌، 2 / 104) و فرنگان‌ بسياری از شهرهای ساحلی‌ و دژهای مهم‌ شام‌ ازجمله‌ افاميه‌ را گرفتند. در 501 ق صيدا را محاصره‌ كردند، ولی‌ با ورود ناوگان‌ مصر عقب‌ نشستند، اما در 503 ق بيروت‌، طرابلس‌، بانياس‌ و جُبيل‌، و در 504 ق صيدا، اثارب‌ و زَردَنا را گرفتند. در همين‌ سال‌ شمس‌الخلافه‌ امير عسقلان‌ پنهانی‌ با بالدوين‌ صلح‌ كرد و پس‌ از آن نيز آشكارا بر افضل‌ شوريد، ولی‌ مردم‌ عسقلان‌ او را گرفته‌، به‌ قتل‌ آوردند (ابن‌اثير، 10 / 408، 475-476، 479-482؛ ابن‌قلانسی‌، 172). پيشروی فرنگان‌ بدانجا انجاميد كه‌ بالدوين‌ در 511 ق‌ آهنگ‌ مصر كرد و فرما را گرفت، آتش‌ در مساجد آن‌ افكند و پس‌ از آن‌ عزم‌ العريش‌ كرد، ولی‌ در راه‌ درگذشت‌ (ابن‌خلكان‌، 5 / 301؛ مقريزی، المقفی‌ ... ، 2 / 440). اين‌ حمله‌ سبب‌ شد كه‌ افضل‌ برخلاف‌ سياست‌ و تمايل‌ خويش‌ بكوشد تا به‌طور جدی با امرای ترك‌ شام‌ برضد صليبيان‌ هم‌داستان‌ شود. از اين‌رو، پس‌ از هجوم‌ بالدوين‌ به‌ مصر، به‌ عسقلان‌ لشكر فرستاد و طغتكين‌ را به‌ ياری خواند. لشكر متحد مصر و دمشق‌ دو ماه‌ در عسقلان‌ ماندند، ولی‌ از فرنگان‌ خبری نشد و سرانجام‌ طغتكين‌ به‌سبب‌ هجوم‌ صليبيان‌ به‌ برخی‌ از دژهای قلمرو او به‌ دمشق‌ بازگشت‌ (ابن‌اثير، 10 / 543-544؛ رانسيمان‌، 2 / 168).
بايد گفت‌ از جملۀ علل‌ ناكامی‌ افضل‌ در جنگ‌ با صليبيان‌، فقدان‌ نيروی نظامی‌ منسجم‌ و متحد از مسلمانان‌، تعدد دولتهای مستقل‌ و نيمه‌مستقل‌ رقيب‌ در شام‌ و كرانه‌های مديترانه‌، و رقابت‌ و دشمنی‌ ميان‌ امرای مصر بود. چنان‌كه‌ وقتی‌ افضل‌ ناوگانی‌ بسيج‌ كرد و به‌ يافا فرستاد و نيز لشكری به‌ عسقلان‌ گسيل‌ داشت‌، تاج‌العجم فرمانده‌ اين‌ لشكر به‌ سبب‌ دشمنی‌ با ابن‌ قادوس‌، دريا سالار مصری، از عسقلان‌ پيش‌تر نرفت‌ و از اين‌رو مصريان‌ كاری از پيش‌ نبردند و ابن‌ قادوس‌ به‌ مصر بازگشت‌ (ابن‌اثير، 10 / 365). انحطاط دستگاه‌ خلافت‌ فاطمی‌ و فساد خلفا نيز از عوامل‌ مهم‌ بود؛ چه‌، افضل‌ سالها كوشيد تا الآمر خليفۀ جوانِ ستمگرِ بدكار و متظاهر به‌ منكرات‌ را از تباهكاری بازدارد و سرانجام‌ نيز بر سر اين‌ كار جان‌ باخت‌ (ابن‌تغری‌بردی، 5 / 170، 222؛ ابن‌خلكان‌، 2 / 450). در واقع‌ نيز افضل‌ ــ با آنكه‌ در آن‌ دوران‌ پرآشوب‌، مصر و قلمرو خلافت‌ را به‌ امنيت‌ و آسايش‌ راه‌ می‌برد ــ قدرت‌ خلفا را به‌ شدت‌ محدود كرده‌ بود و خلفا در برابر او هيچ‌ قدرتی‌ نداشتند (ذهبی‌، العبر، 2 / 405). به‌ هرحال‌، الآمر گويا ابوعبدالله‌ محمد بن‌ فاتك‌ بطايحی‌ را كه روزگاری از جاسوسان‌ افضل‌ در عراق‌ بود (ابن‌فضل‌اللٰه‌، 11 / 208)، نويد وزارت‌ داد و تدبير قتل‌ وزير را از او خواست‌. به‌ روايتی‌ اين‌ كار به‌ اشاره‌ و تدبير پسر‌عموی خليفه‌، ابوالميمون‌ عبدالمجيد كه‌ بعداً به‌ خلافت‌ رسيد (ابن‌اثير، 10 / 589-590)، صورت‌ پذيرفت‌ كه‌ جماعتی‌ از باطنيه‌ را واداشت‌ تا او را در روز پيش‌ از عيد فطر سال‌ 515 ق زخم‌ زدند و بر اثر آن‌ مرد (ابن‌خلكان‌، 2 / 450-451، 5 / 299؛ ذهبی‌، همانجا). افضل‌ 58 سال‌ عمر كرد كه‌ 28 سال‌ آن‌ را رسماً بر منصب‌ وزارت‌ سپری كرده‌ بود (ذهبی‌، سير ... ، 19 / 508). پس‌ از او الآمر بر ثروت‌ افسانه‌ای وزير مقتول‌ دست‌ انداخت‌ و 40 روز در خانۀ او با كاتبان به ارزيابی و انتقال‌ آن پرداخت كه از آن ميان‌ 600 ميليون‌ دينار طلا را می‌توان‌ نام‌ برد (ابن‌خلكان‌، 2 / 451؛ ابن‌وردی، 2 / 46؛ ابن‌اثير، 10 / 589-590).
وی جز وزارت و امیرالجیوشی چنان‌كه‌ از نامۀ مستعلی‌ برمی‌آيد، منصب‌ رياست‌ قاضيان‌ و پيشوايی‌ داعيان‌ اسماعيلی‌ را نيز برعهده داشت (ابن‌میسر، 2 / 42؛ ابن‌ازرق، 267؛ ابن‌خلکان، 1 / 179؛ عینی، 163؛ سرور، 93).
از كارهای بزرگ‌ عمرانی‌ افضل‌ به‌ حفر درياچۀ ابوالمنجا و احداث‌ ترعه‌ای از نيل‌ بدانجا می‌توان‌ اشاره‌ كرد (ابن‌دقماق‌، 2 / 46؛ قلقشندی، 3 / 301-302؛ قس‌: ابن‌جوزی، 8(1) / 106). نيز مسجدی در اسكندريه‌ (نويری، 4 / 40)، و چند دروازه‌ در قاهره‌ (قلقشندی، 3 / 349) ساخت‌ و به‌ ساختن‌ جامع‌القبله‌ يا جامع‌النيل‌ آغاز كرد، ولی‌ آن‌ را به‌ پايان‌ نرسانيد (ابن‌خلكان‌، 5 / 302؛ مقريزی، همان‌، 7 / 97). در 501 ق اقطاعات‌ را ملغى كرد و به‌ تجديد مساحی‌ اراضی‌ و ارزيابی‌ املاك‌ و عقارات‌ پرداخت‌ و دوباره‌ آنها را سازمان‌ داد و اقطاعات‌ را به‌ زمان‌ معينی‌ محدود كرد (همو، الخطط، 2 / 5-6؛ زياده‌، 2(1) / 146)، و ديوان‌ تحقيق‌ را كه‌ وظيفه‌اش‌ مقابله‌ و انتظام‌ ديوانها و بررسی‌ كارهای آنها بود و از ميان‌ رفته‌ بود، برقرار ساخت‌ (ابن‌ميسر، 2 / 42؛ مشرفه‌، 228). بنای رصدخانۀ بزرگی‌ نيز در قاهره‌ از كارهای او ست‌، ولی‌ هنوز كار به‌ انجام‌ نرسيده‌ بود كه‌ به‌ قتل‌ رسيد (مقريزی، همان‌، 2 / 168-174).

مآخذ

ابن‌اثير، الكامل‌؛
ابن‌ازرق‌، احمد، تاريخ‌ الفارقی‌، به‌كوشش‌ بدوی عبداللطیف عوض‌، بيروت‌، دارالكتاب‌ اللبنانی‌؛
ابن‌تغری‌بردی، النجوم‌، قاهره، 1963 م؛
ابن‌جوزی، يوسف‌، مرآة الزمان‌، حيدرآباد دكن‌، 1370 ق / 1951 م؛
ابن‌خلكان‌، وفيات‌؛
ابن‌دقماق‌، ابراهيم‌، الانتصار، بيروت‌، دارالآفاق‌ الجديده‌؛
ابن‌صيرفی‌، علی‌، الاشارة الى من‌ نال‌ الوزارة، به‌كوشش‌ عبدالله‌ مخلص‌، قاهره‌، 1924 م؛
ابن‌ظافر، علی‌، اخبار الدول‌ المنقطعة، به كوشش‌ آندره‌ فره‌، قاهره‌، 1972 م؛
ابن‌فضل‌الله‌ عمری، احمد، مسالك‌ الابصار، چ‌ تصويری، به‌ كوشش‌ فؤاد سزگين‌، فرانكفورت‌، 1408 ق / 1988 م؛
ابن‌قلانسی‌، حمزه‌، ذيل‌ تاريخ‌ دمشق‌، بيروت‌، 1908 م؛
ابن‌ميسر، محمد، المنتقى من اخبار مصر، به كوشش‌ هانری ماسه‌، قاهره‌، 1919 م؛
ابن‌وردی، عمر، تتمة المختصر فی‌ اخبار البشر، به كوشش‌ احمد رفعت‌ بدراوی، بيروت‌، 1389 ق / 1970 م؛
ذهبی، سير؛
همو، العبر، به كوشش‌ محمد سعيد ابن‌ بسيونی ‌زغلول‌، بيروت‌، 1405 ق / 1985 م؛
رانسيمان‌، استيون‌، تاريخ ‌جنگهای صليبی‌، ترجمۀ منوچهر كاشف‌، تهران‌، 1351 ش؛
زياده‌، محمدمصطفى، تعليقات‌ بر السلوك‌ مقريزی، قاهره‌، 1376 ق؛
سرور، محمد جمال‌الدین، سياسة الفاطميين‌ الخارجية، قاهره‌، 1386 ق؛
صوری، ويليام‌، الحروب‌ الصليبية، ترجمۀ حسن‌ حبشی‌، قاهره‌، 1991 م؛
عينی‌، محمود، السيف‌ المهند فی‌ سيرة الملك‌ المؤيد، به كوشش‌ فهيم‌ محمد شلتوت‌، قاهره‌، 1967 م؛
قلقشندی، احمد، صبح‌ الاعشى، قاهره‌، وزارة الثقافة و الارشاد القومی‌؛
مشرفه‌، عطيه‌ مصطفى، نظم‌ الحكم‌ بمصر فی‌ عصر الفاطميين‌، قاهره‌، 1367 ق؛
مقريزی، احمد، الخطط، به‌كوشش‌ گاستون‌ ويت‌، قاهره‌، 1911 م؛
همو، المقفی‌ الكبير، به كوشش‌ محمد يعلاوی، بيروت‌، 1991 م؛
نويری‌، محمد، الالمام‌، به كوشش‌ عزيز سوريال‌ عطيه‌، حيدرآباد دكن‌، 1390 ق.

صادق‌ سجادی (دبا)

نام کتاب : دانشنامه ایران نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 1  صفحه : 1758
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست