responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه ایران نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 1  صفحه : 1329

اسلاوی، زبانهای


نویسنده (ها) :
بخش زبان شناسی
آخرین بروز رسانی :
یکشنبه 10 فروردین 1399
تاریخچه مقاله

اِسلاوی، زبانهایِ \ zabānhā-ye [e]slāvi\ ، گروهی از زبانهای هندواروپایی که زبان مادری ساکنان بیشتر کشورهای اروپای شرقی و شبه‌جزیرۀ بالکان، بخشهایی از اروپای مرکزی و بخش شمالی آسیـا هستند. این گروه بـا گروه زبانهای بالتی ــ لیتوانیایی، لاتْویایی (لِتونیایی) و پروسی کهن (که امروزه از میان رفته است) ــ بیش از دیگر زبانهای هندواروپایی نزدیکی دارد.
دانشمندان زبانهای اسلاوی را به 3 شاخه تقسیم می‌کنند: 1. اسلاوی جنوبی، شامل زبانهای صربـی ـ کرواتی، اسلووِنیایی، بلغاری و مقدونی؛ 2. اسلاوی غربی، شامل زبانهای چکی، اسلواکی، لوزاسی (سُربی)، و لِخیتی (لهستانی و گویشهای وابسته به آن)؛ 3. اسلاوی شرقی، شامل زبانهای روسی، اوکراینی (روسی کوچک)، و بِلاروسی (روسی سفید). بیشتر مردم کشورهای عضو اتحاد شوروی سابق نیز زبان روسی را به صورت زبان دوم خود به کار می‌برند.
تقسیم زبانهای اسلاوی به 3 شاخه شامل گویشهای گفتاری هر زبان نمی‌شود. از میان این گویشها، برخی گویشهای انتقالی و گویشهای دورگه وجود دارند که غالباً فاصلۀ میان زبانهای مختلف را پر می‌کنند و در آنها شباهتهایی دیده می‌شود که در هنگام مقایسۀ زبانهای ادبی (معیار) اسلاوی، آشکار نیست. ولی میان گویشها و زبانهای گوناگون اسلاوی به اندازه‌ای تفاوت وجود دارد که فهم زبان یکدیگر را برای ملیتهای گوناگون اسلاو، دشوار (ولی نه ناممکن) می‌سازد. در درون هر یک از این زبانها تفاوت میان گویشها ممکن است کمتر باشد، مانند زبان روسی، یا بیشتر باشد، مانند اسلوونیایی. با این همه، ارتباطهای گروهیِ عصر جدید تفاوت میان همۀ زبانهای اسلاوی را به کمترین اندازه رسانده است.
اسلاوها تا نخستین سده‌های میلادی در شمال کوههای کارپات می‌زیستند و در آن هنگام به‌سرعت، نخست به سوی غرب و شرق، و سپس به سوی جنوب، در نواحی کوههای کارپات و در اطراف آنها، گسترده شدند و در سدۀ 6م در سراسر کرانه‌های دانوب اقامت گزیدند. اسلاوها اگر چه در این زمان به گروههای مختلف تقسیم شده بودند، اساساً به زبان واحدی سخن می‌گفتند. این زبان، مانند همۀ زبانهای دیگر، به گویشهایی منطقه‌ای تقسیم شد، اما موارد اختلاف میان این گویشها ناچیز بود.
دولتهای اسلاوی از سدۀ 9 تا 11م کم‌کم شکل گرفتند. گویشهای اسلاوی از سدۀ 10 تا 12م از لحاظ دستگاه واکه‌ها (مصوّتها) دستخوش تحولی عمده شدند که در هر گویشی نتایج متفاوتی به بار آورد و سرانجام موجب پدید آمدن گروههای زبانی مجزایی شبیه به تقسیم‌بندیهای کنونی شد. رویدادهای تاریخی و تأثیرهای فرهنگیِ خارجی نیز در گسیختن پیوند میان گروههای اسلاوی جنوبی و غربی، و نیز گروههای اسلاوی جنوبی و شرقی مؤثر بود.
زبان اسلاوی کلیسایی که از شاخۀ اسلاوی جنوبی است و در سدۀ 9م از سوی قدیس سیریل و قدیس مِتودیوس به کار برده می‌شد، به‌تدریج، تحت تأثیر گویشهای محلی، دگرگون شد و زبانی مکتوب برای اسلاوها فراهم آورد. ولی طی سدۀ 11م که کلیساهای ارتدکس و کاتولیک رُمی از یکدیگر جدا شدند، در منطقۀ اسلاوی غربی و در بیشتر بخش غربی ناحیۀ اسلاوی جنوبی، استفاده از زبان اسلاوی کلیسایی ممنوع شد. در نتیجه، در نواحی گوناگون، ادبیات بومی پدید آمد و روند معیارسازیِ زبانهای اسلاوی غربی آغاز شد. به‌سبب تداوم یافتن کاربرد اسلاوی کلیسایی در متون مکتوب، رشد زبانهای ادبی بومی در گروههای اسلاوی شرقی و بیشترِ گروههای اسلاوی جنوبی به تعویق افتاد.
امروزه زبانهای اسلاوی را در شرق و جنوب شرقی به الفبای سیریلی، که جانشین الفبای گلاگولیتیِ قدیس سیریل شده است، می‌نویسند. در غرب، اسلاوهای کاتولیک الفبای لاتین را به کار می‌برند. صربها و مونته‌نگروییها زبان صربی ـ کرواتی را با الفبای سیریلی، و کرواتها آن را با الفبای لاتین می‌نویسند.
از لحاظ واژگان، وام‌گیریهایی که در دوران باستان از زبانهای هندوایرانی و ژرمنی صورت پذیرفته، در زبانهای اسلاوی آشکار است. در واژگان یکایک این زبانها بازتاب تأثیرهای محلیِ دوره‌های اخیر نیز دیده می‌شود که مهم‌ترین آنها در غرب از زبان آلمانی، و در منطقۀ بالکان از زبان ترکی است. اصطلاحهای تازه را بیشتر با استفاده از اصطلاحهای یونانی و لاتین می‌سازند، و وام‌گیری از یکدیگر هم میان زبانهای اسلاوی بسیار رایج است. کاربرد فراوان پیشوند و پسوند نیز به گسترش واژگان زبانهای اسلاوی کمک کرده است.
زبانهای اسلاوی بیش از دیگر زبانهای هندواروپایی، ویژگیهای زبان مادرِ هندواروپایی را در خود نگاه داشته‌اند. برای نمونه، این زبانها (به استثنای بلغاری) در صرف اسم، 7 حالت صرفی و 3 جنس مذکر، مؤنث و خنثى را حفظ کرده‌اند.
در میان این زبانها، بلغاری و مقدونی جدید جنبۀ تحلیلی بیشتری دارند، به این معنی که اطلاعات دستوری را بیشتر به‌یاری ترتیب واژه‌ها بیان می‌کنند. در زبانهای اسلاوی، فعلها برای زمانهای گذشته و حال صرف می‌شوند (یعنی روابط دستوری را با تغییر شکل می‌نمایانند) و 2 نمود را نشان می‌دهند: یکی تام، گویای کار به پایان رسیده، و دیگری ناقص یا غیر تام، گویای کاری که پایان نیافته است.
زبانهای اسلاوی از نظر واژگانی، آوایی و ساخت دستوری بسیار به یکدیگر نزدیک‌اند و تفاوت اصلی میان آنها در نظام مصوّتها و محل تکیه در واژه‌هاست. برای نمونه، در زبان چکی، تکیه بر هجای نخست کلمه، و در زبان لهستانی بر هجای ماقبلِ آخر است؛ اما در زبانهای روسی و بلغاری تکیه می‌تواند بر هر هجایی واقع شود.

مآخذ

CE, 6th edition;
EA, 2006;
EB, 1986;
ME, 2008.

بخش زبان‌شناسی

نام کتاب : دانشنامه ایران نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 1  صفحه : 1329
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست