در جهان‌بينى الهى، انسان موجودى است جاودانه، و جاودانگى با سرشت انسان و نيازها و خواسته‌هاى او درآميخته است.

براين اساس نه تنها دست‌آوردها و منافع مادّى دنيوى نمى‌تواند پاسخگوى خواسته‌ها و نيازهاى انسانى باشد، كه با محدود كردن دايره بهره‌بردارى و سودمندى انسان از امكانات و استعدادهايى كه در اختيار اوست، به محدوده زندگى دنيايى، زمينه پيدايش جنگ خواسته‌ها و تضادّ منافع فراهم مى‌شود، و جامعه انسانى نه صحنه‌اى براى رقابت سالم؛ بلكه عرصه‌اى براى جنگ و تضاد خونين و بى‌پايان انسان‌ها تبديل خواهد شد، كه نتيجه حتمى آن شكل‌گيرى اقليتى برخوردار و شكمباره و ستمگر و سلطه گر و تماميت خواه، در برابر اكثريتى ستمديده، محروم و محكوم رنج، گرسنگى، فقر و درد بى‌پايان است.

نقش جهان‌بينى اقتصادى اسلام در نظام اقتصادى‌

اصول جهان‌بينى اقتصادى اسلام به توضيحى كه داده شد- هر چند كوتاه و گذرا- پايه و مبناى سه مجموعه بنيادين است، كه زيرساخت نظام اقتصادى اسلام را تشكيل مى‌دهند، اين سه مجموعه عبارتند از:

الف) مفاهيم اقتصادى؛

ب) انگيزه‌هاى فعاليت اقتصادى؛

ج) اهداف نظام اقتصادى.