نام کتاب : فقه نظام اقتصادى اسلام نویسنده : اراکی، محسن جلد : 1 صفحه : 83
1. اصل
توحيد
برمبناى
اصل توحيد در جهانبينى اسلامى، جهان و آنچه در آن است نه تنها در آفرينش و پيدايش
و نگهدارى و تداوم وجود، و نيز در رشد و پرورش و حركتى كه به سوى اهداف عالى نظام
خلقت دارد وابسته مطلق، بلكه عين وابستگى به ذات اقدس حقّ بىنياز است. خداى متعال
مالك و حاكم و مدير و مدبّر علىالاطلاق جهان آفرينش است، و در حقيقت جهان آفرينش
مملكت بىحدّ و كرانى است كه مالك و حاكم و پادشاه برحق و مطلق آن ذات بارىتعالى
است، و قوانين و مقررات آن، اوامر و دستورات او، و برجستهترين شهروند او نيز
انسان و جامعه انسانى است؛ بنابراين ما انسانها، بندگان او، و به عنوان شهروندان
اين مملكت در برابر حاكم و فرمانرواى مطلق آن، و مقررات و قوانين او مسئوليم.
حاكم
مطلق اين مملكت، از اين روى استحقاق حاكميت علىالاطلاق اين مملكت پهناور و
بىكران را داراست كه آفريننده و مالك آن و نيز عادل و حقّ علىالاطلاق است، بلكه
استحقاق حاكميت او ذاتى است؛ زيرا آفرينندگى و مالكيت او و نيز عدل و حقانيت او
بالذات است[1].
2.
اصل نظم و تقدير عادلانه و حكيمانه حاكم بر جهان
در
جهانبينى اسلامى مديريت الهى جهان مبتنى بر دو اصل بنيادين حكمت و عدل است.
قوانين حاكم بر جهان آفرينش خواه قوانين تكوينى، و خواه قوانين تشريعى آن، كه براى
انسان و اداره امور او تقنين شده است، بر دو اصل حكمت و عدل برپا شده است؛ لهذا
اصل انسجام بين اجزاى جهان خلقت و قوانين حاكم بر آنها و تناسب بين نيازها و
پاسخها كاملًا رعايت شده است. در جهان اثرى از اختلال نظم نيست، اگر