«صفات
محيط اجتماعى، توسط سطح قواى توليدى هر زمان تعيين مىشوند، يعنى وقتى سطح قواى
توليدى تعيين گرديد صفات محيط اجتماعى و پسيكولوژى وابسته به آن و روابط متقابل
بين محيط از يك طرف و افكار و رفتار از طرف ديگر نيز تعيين مىشوند».
نيز
مىگويد:
«وقتى
پسيكولوژى توسط قواى توليدى تعيين شد، ايدئولوژى مربوطه نيز كه ريشه نزديكش در
پسيكولوژى مىباشد بالمآل تعيين مىگردد، ولى براى اينكه يك ايدئولوژى، كه در يك
مرحله تاريخى از مناسبات اجتماعى ناشى شده است باقى بماند و منافع طبقه حاكم زمان
را همواره حفظ كند، لازم است كه با تأسيسات اجتماعى تقويت و تكميل شود، پس در
حقيقت تأسيسات اجتماعى در جوامع طبقاتى با آنكه براى حفظ طبقه حاكمه و تقويت و بسط
ايدئولوژى به وجود مىآيد، ولى اصولًا از نتايج مناسبات اجتماعى بوده و در آخرين
تحليل، ناشى از چگونگى و خصلت توليد مىباشد. مثلًا كليساها و مساجد براى نشر
عقايد مذهبى كه اصل آن درهمه مذاهب، ايمان به معاد است، مىباشد، عقيده به معاد،
ناشى از يك مناسبات مخصوص اجتماعى مبنى بر تقسيم طبقاتى ناشى از يك مرحله تكاملى
وسايل توليد مىباشد؛ يعنى در آخرين تحليل، عقيده به معاد نتيجه خصلت قواى توليدى
است»[2].