نام کتاب : فقه نظام اقتصادى اسلام نویسنده : اراکی، محسن جلد : 1 صفحه : 68
ناگزير بايد
يكى از دو پاسخ را داد: يا آنكه نقطه پيشين، نيستى مادّه است، كه بطلان اصالت
مادّه را نتيجه مىدهد؛ و يا آنكه بايد به سكون و ركود هميشگى و ذاتى مادّه تن
داد، كه با واقعيت محسوس جهان طبيعت و مادّه در تناقض است.
2.
تكامل ديالكيتكى
تكامل
ديالكتيكى؛ يعنى مادّه در نتيجه تضاد درونى دائماً در حال دگرگونى است و به سمت
تكامل بيشتر مادّى حركت مىكند. بر مبناى نظريه تكامل ديالكتيكى، هر چيزى «تز»
نقيض و نفى خود «آنتى تز» را در درون مىپروراند و با آن به جنگ برمىخيزد، نتيجه
اين جنگ و تضاد به پيدايش موجودى نو و تكامل يافته «سنتز» مىانجامد، موجود نوين
پس از پيدايش، مجدداً با نفى و نقيض درونى خويش مىستيزد تا به پيدايش موجود تكامل
يافته ديگرى بيانجامد، و اين رشته همچنان ادامه دارد.
«زندگى
در اين است كه موجودى در هر لحظه همان و در عين حال چيز ديگرى است؛ بنابراين زندگى
هم تضادى است پديدار شونده حل شونده، دائمى و موجود در اشياء و جريانات، و همين كه
تضاد به پايان رسد زندگى به پايان آمده و مرگ فرا مىرسد»[1].
نظريه
تكامل ديالكتيكى از سوى فلاسفه بزرگ جهان مورد نقد فراوان قرار گرفته، و بهويژه
از سوى فلاسفه اسلامى معاصر همچون علامه طباطبائى و علامه شهيد مطهرى، و علامه
شهيد صدر مورد نقد جدى و بنيادين قرار گرفته است كه در اينجا فرصت پرداختن به آن
نيست، تنها بهطور گذرا به چند اشكال مهم اين نظريه اشاره مىكنيم: