بوده است،
بلى اگر پيش از ظهر ماه ديده شود، آن روز اول ماه محسوب مىشود، و همچنين اگر ماه
طوق داشته باشد معلوم مىشود كه ماه در شب سابق بوده است.
مسأله
1743- اگر اول ماه رمضان براى كسى ثابت نشود و روزه نگيرد، چنانچه بعد
ثابت شود كه شب پيش اول ماه بوده، بايد روزه آن روز را قضا نمايد، و چنانچه در
اثناء روز ثابت شود بايد بقيه روز را امساك كند و بعد از رمضان قضا نمايد.
مسأله
1744- اگر در شهرى اول ماه ثابت شود، در شهرهاى ديگر چه دور باشند چه
نزديك چه در افق متّحد باشند يا نه نيز ثابت مىشود در صورتى كه در شب مشترك باشند
ولو به اينكه اول شب يكى آخر شب ديگرى باشد.
مسأله
1745- اول ماه به تلگراف ثابت نمىشود، مگر انسان بداند كه تلگراف از روى
شهادت دو مرد عادل يا از راه ديگرى بوده كه شرعاً معتبر است.
مسأله
1746- روزى را كه انسان نمىداند آخر رمضان است يا اول شوال، بايد روزه بگيرد،
ولى اگر در اثناء روز بفهمد كه اول شوال است بايد افطار كند.
مسأله
1747- اگر زندانى نتواند به ماه رمضان يقين كند، بايد به گمان عمل نمايد.
و اگر آن هم ممكن نباشد، هر ماهى را كه روزه بگيرد صحيح است، ولى بايد بعد از
گذشتن يازده ماه از ماهى كه روزه گرفته، دوباره يك ماه روزه بگيرد.
روزههاى حرام و مكروه
مسأله
1748- روزه عيد فطر و قربان، صحيح نيست. و نيز روزى را كه انسان نمىداند
آخر شعبان است يا اول رمضان، اگر به نيّت اول رمضان روزه بگيرد صحيح نيست.
مسأله
1749- اگر زن بواسطه گرفتن روزه مستحبّى حقّ شوهرش از بين برود، روزه او
باطل است، و احتياط واجب آن است كه اگر حقّ شوهر هم از بين نرود، بدون اجازه او
روزه مستحبّى نگيرد.
مسأله
1750- روزه مستحبّى اولاد، اگر اسباب اذيت پدر و مادر يا جد شود حرام
است.
مسأله
1751- اگر پسر بدون اجازه پدر روزه مستحبّى بگيرد، و در بين روز پدر او
را نهى كند، چنانچه مخالفت او موجب اذيتش باشد بايد افطار نمايد.