(مسأله 361) بنابراقوى تيمم در حال اضطرار رافع حدث است، البته نيت رفع حدث واجب
نيست.
(مسأله
362) در تيمم مباشرت، ترتيب و پشت سرهم انجام دادن- اگرچه بدل از غسل
باشد- معتبر است و بنابر احتياط واجب بايد از بالا به پايين مسح نمايد.
(مسأله
363) اگر يكى از دستها از مچ يا آرنج قطع شده باشد، وظيفه او اين است كه
بين تيمم نمودن با دست سالم و بريده و بين نيابت شخص ديگر از دست بريده جمع نمايد،
و احتياطاً پشت دست سالم را بدل از مسح با دست بريده به زمين بكشد. اگر از بالاى
آرنج قطع شده باشد، وظيفهاش اين است كه بين نايب گرفتن و بين زدن دست سالم به
زمين و مسح كردن پيشانى با آن سپس پشت دست را به زمين مسح نمودن جمع نمايد. اگر هر
دو دست كاملًا قطع شده باشد بايد نايب بگيرد اگر هردو دست از مچ يا آرنج قطع شده
باشند، بايد بين نيابت و تيمم با دو دست بريده جمع نمايد.
(مسأله
364) اگر بر پيشانى يا پشت دست، جبيره يا باند يا مانع ديگرى باشد، بايد
در داخل وقت بر آن تيمم كند ونماز بخواند وبعد از بهبود ورفع مانع نماز را
قضانمايد.
(مسأله
365) اگر دست اصلى با اضافى مشتبه باشد، بايد بين مسح كردن با هر دو و
مسح بر هر دوجمع نمايد و اگر دست اضافى مشخص باشد، واجب نيست كه با آن و بر آن مسح
كند هرگاه درمواضع تيمم گوشت اضافى باشد، چنانچه در ماسح باشد با آن مسح كند و
اگر در ممسوح باشد روى آن مسح نمايد.
(مسأله
366) كسى كه ناتوان از تيمم است در صورت امكان، ديگرى دستهاى او را به
زمين بزند و او را تيمم دهد و اگر ممكن نباشد آن فرد دستهاى خود را به زمين زند و
با آن اعضاى فرد ناتوان رامسح كند.
(مسأله
367) هنگام مسح پيشانى بايد موى سر را كنار بزند ولى موهايى كه روى پيشانى
روييده است، ظاهراً مسح آن كفايت مىكند.
(مسأله
368) اگر در تيمم ترتيب رعايت نشود، در صورتى كه موالات هرچند از روى جهل
وفراموشى بهم بخورد تيمم باطل است امّا چنانچه موالات بهم نخورد از جايى كه ترتيب
بهم خورده دوباره به ترتيب انجام دهد، تيمم صحيح است.
(مسأله
369) هنگام تيمم بايد انگشتر را از دست درآورد.