نام کتاب : رساله توضيح المسائل نویسنده : فياض، شيخ محمد اسحاق جلد : 1 صفحه : 812
قبل از نه سالگى افضا كند، چنان چه او را طلاق
داده است بر عهده شوهر ديه مىآيد، امّا اگر زن را طلاق نداده چيزى برشوهر نيست.
(مسأله
3578) هر گاه زنى را مجبور به نزديكى نموده، او را افضا نمايد، بر عهده
شخص جانى ديه ومهر باهم مىآيد امّا ارش بكارت واجب نيست.
پانزدهم:
ديه جمع شدن دولب؛ اظهر اين است كه در جمع شدن دو لب ارش است نه ديه.
شانزدهم:
ديه فلج شدن اعضا؛ اقرب اين است كه در فلج شدن هر عضو تمام ديه آن عضواست، ولى در فلج
شدن آلت مردانگى ديه كامل مىباشد.
(مسأله
3579) نظر مشهور اين است كه در شكافته شدن دندان دو ثلث (3/ 2) ديه دندان
مىباشد، هرچندبه حدّ فلج برسد ولى قبلًا گذشت كه بعيد نيست در آن تمام ديه باشد.
ديه جراحت
جراحتى
كه به سر و صورت وارد مىشود «شجاج» ناميده مىشود كه چند قسم است:
اوّل:
خارصه؛ جراحتى است كه پوست را مىشكافد ولى در گوشت اثر نمىكند و ديه آن
يك شتر است يعنى يك جزء از صد جزء ديه. البته شخص جانى مىتواند ديه را از ساير
اصناف آن بپردازد، به اين صورت كه به عوض شتر ده مثقال طلا يا صد و بيست مثقال
نقره بدهد.
دوّم:
داميه؛ داميه جراحتى است كه مقدار كمى در گوشت اثر مىگذارد و ديه آن دو
شتر مىباشد.
سوّم:
باضعه؛ باضعه جراحتى است كه به مقدار زياد در گوشت اثر مىگذارد و ديه آن
سه شتراست، اگر اين جراحت به حدّ سمحاق نرسد.
چهارم:
سمحاق؛ جراحتى است كه به پوست نازكى بين استخوان و گوشت مىرسد كه ديه اين
جراحت چهار شتر است.
پنجم:
موضحه؛ جراحتى است كه استخوان را آشكار مىكند و ديه آن پنج شتراست.
ششم:
هاشمه؛ جراحتى است كه استخوان را مىشكند. نظر مشهور اين است كه ديه شكستن
استخوان ده شتر است امّا اين نظر اشكال دارد. بعيد نيست كه حكم در آن حكومت (ارش)
باشد.
هفتم:
منقله؛ جراحتى است كه استخوانها را از جاى اصلى شان منتقل مىكند، يعنى
نام کتاب : رساله توضيح المسائل نویسنده : فياض، شيخ محمد اسحاق جلد : 1 صفحه : 812