نام کتاب : رساله توضيح المسائل نویسنده : فياض، شيخ محمد اسحاق جلد : 1 صفحه : 813
استخوان ازموضع خودش جابجا گردد، كه ديه آن پنج
شتر است اگرچه جراحتى دركار نباشد.
هشتم:
مأمومه؛ جراحتى است كه به مركز دماغ مىرسد و در آن ثلث (3/ 1) ديه يعنى
سيصد و سى وسه دينار و ثلث (3/ 1) دينار مىباشد، و در آن سى و سه (33) شتر هم
كفايت مىكند و همچنين است حكم در مورد جراحتى كه به درون راه يافته و آن را
شكافته است.
(مسأله
3580) مراتبى را كه بيان كرديم هر مرتبهاى در مرتبه بالاتر از خودش داخل
مىشود در صورتى كه هر دو مرتبه به يك ضربت به وجود آمده باشند، امّا اگر به واسطه
دو ضربت پديد آمده باشند، براى هر يك از آنها ديه خودش است و بين اينكه آن دو
ضربت از يك نفر باشد يا از دو نفر فرقى نيست.
(مسأله
3581) اگر دو جراحت موضحه[1] وارد شود، براى هر كدام از
آنها ديه خودش مىباشد و چنان چه شخص ديگرى به واسطه جنايت سوّمى يكى از دو جراحت
موضحه را به ديگرى متصل نمايد، ديه آن جنايت بر عهده جانى جنايت سوم مىباشد، ولى
اگر اين عمل به فعل خود مجنى عليه باشد هدر است، ولى اگر به فعل جانى يا به سبب
سرايت باشد، به نظر عرف جراحت موضحه سوّم شمرده مىشود، در صورتى كه به فعل جانى
باشد. پس اگر به سرايت، دو موضحه به هم متصل شدهاند، اگرچه اين عمل موضحه سوّم به
حساب نمىآيد ولى بعيد نيست كه در آن ارش باشد به شرط اينكه سرايت بيشتر از
مقدارى باشد كه در مورد جراحت ها معمول ومتعارف است.
(مسأله
3582) اگر اندازههاى جراحت در يك ضربت مختلف و متفاوت باشند ديه جراحتى
گرفته مىشود كه گودى آن بيشتر است، مثل اينكه مقدارى از جراحت خارصه باشد و
مقدارى از آن متلاحمه، آنچه كه گودى آن بيشتر است موضحه باشد، واجب است ديه موضحه
را بدهد.
(مسأله
3583) اگر دو عضو مختلف يك شخص را- مانند دست و سر- مجروح نمايد جراحت
هرعضو حكم خودش را دارد. بنابراين اگر جراحت سر- مثلًا- به اندازه موضحه باشد و
جراحت ديگركمتر از آن، در اوّلى ديه موضحه و در دوّمى ديه كمتر از آن مىباشد و در
اين حكم بين اينكه دوجراحت به يك ضربت بوجود آمده باشند يا به دو ضربت فرقى نيست.
اگر دو