responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : رساله توضيح المسائل نویسنده : فياض، شيخ محمد اسحاق    جلد : 1  صفحه : 722

نداشته باشد ولى اقارب و نزديكانى داشته باشد آنها به اجراى حدّ اقدام مى‌كنند.

(مسأله 3148) اگر مردى گروهى را به يك لفظ قذف نمايد چنان‌چه آنها به طور دسته جمعى به سراغ او بيايند، يك حدّ بر او جارى مى‌شود، ولى اگر به طور متفرق وجدا از هم به سراغ او بيايند يا آنها را به طور متفرق و جداگانه قذف كرده باشد در اين صورت به تعداد افراد قذف شده، بر او حدّ جارى مى‌شود.

(مسأله 3149) اگر چنان‌چه مقذوف، حدّ قذفى را كه به گردن قاذف است ببخشد، بعد از بخشش حق مطالبه را ندارد.

(مسأله 3150) هرگاه مقذوف قبل از آن‌كه حق خود را مطالبه كند يا ببخشد، بميرد، در اينصورت ولى او كه از نزديكان او مى‌باشد مى‌تواند آن حق را مطالبه نمايد. حدّ همانند ديه و مال، به ارث گذاشته نمى‌شود، امّا هر كس از ميان ورثه كه اقدام به گرفتن حق كند پس او ولى ميت است همان طورى كه ورثه مى‌توانند ببخشد و چنان‌چه اوليا متعدد باشند مثل اين‌كه اگر شخص بميرد و وارث او دو فرزند يادو برادر باشند اگر يكى از آنها ببخشد ديگرى مى‌تواند حق را مطالبه نمايد و با بخشش اوّلى حق ساقط نمى‌شود.

(مسأله 3151) اگر كسى پسر يا دختر شخصى را قذف نمايد و به او بگويد: پسر تو يا دختر تو زناكار است، در اين صورت حدّ، حق پسر و دختر است و مادامى كه آنها در قيد حيات هستند، پدرشان نمى‌تواند حق را مطالبه نمايد يا ببخشد.

(مسأله 3152) اگر دو بار حدّ قذف جارى شود، در مرتبه سوّم قاذف كشته مى‌شود.

(مسأله 3153) هرگاه قذف از جانب يك شخص نسبت به يك شخص ديگر قبل از آن‌كه حدّ بر اوجارى گردد تكرار شود يك حدّ بر او جارى مى‌شود.

(مسأله 3154) حدّ از قاذف ساقط نمى‌شود مگر به بيّنه‌اى كه وى را تصديق كند، يا به تصديق كسى كه استحقاق حدّ بر قاذف دارد- يعنى مقذوف- يا به بخشش. البته اگر شوهر نسبت ناروا به زنش بدهد حق قذف به لعان نيز ساقط مى‌شود.

(مسأله 3155) اگر چهار نفر به زنا شهادت دهند، سپس يكى از آنها از شهادتش برگردد به او حدّ زده مى‌شود و در اين رابطه بين اين‌كه او قبل از حكم حاكم يا بعد از حكم او منصرف شود فرقى نيست.

نام کتاب : رساله توضيح المسائل نویسنده : فياض، شيخ محمد اسحاق    جلد : 1  صفحه : 722
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست