مىشود و با تكامل حكومت متكامل مىگردد و با
توجه به حكومتها از لحاظ گستردگى و دقت در هر عصر در طول تاريخ متفاوت مىنمايد.
به همين خاطر است كه در هر زمان امر آن نظام به دست حاكم شرع مىباشد.
قابل
يادآورى اينكه وضع نظام دستگاههاى حكومتى مانند نظام ادارى، آموزشى و غير آن دو
در محدوده «منطقة الفراغ» امكان پذير است؛ زيرا صلاحيت حاكم شرع و وضع قانون تنها
در همين منطقه ممكن است نه به صورت مطلق و در همه جا. اين منطقه، يك منطقه گسترده
است كه قانونگذارى در آن متناسب به نياز براى پر كردن خلأ كافى است.
به
عبارت ديگر، در عصر غيبت، حاكم شرع در حكومت اسلامى بايد واجد صفات زير باشد.
حاكم
شرع بايد به همه مسايل احكام فقه اسلامى عالم و آگاه بوده و در اين احكام بايد از
بقيه اعلم باشد.
حاكم
شرع بايد عادل و امين باشد.
حاكم
شرع بايد در اجراى احكام الهى به منظور تحقق عدالت اجتماعى و توازن بين طبقات
جامعه و حفظ حقوق مردم قوى و جدى باشد و در اجراى احكام هيچ گونه ملاحظهاى خارج
از چارچوب دينى نداشته باشد.
اگر
فقيهى واجد اين صفات باشد، ولايت از جانب خداوند براى او