responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : بايسته هاى فقه جزاء نویسنده : هاشمى شاهرودى، سيد محمود    جلد : 1  صفحه : 46

بشهادة واحد حتى يكون معه آخر، و قد قضى رسول اللّه (ص) بشهادة واحدٍ و يمين، فهذه ثنتان، ثم أتيتك بقنبر فشهد أنها درع طلحة أخذت غلولًا يوم البصره، فقلت: هذا مملوك، و ما بأس بشهادة المملوك اذا كان عدلًا، ثم قال: ويلك- او ويحك- إنّ امام المسلمين يؤمن من أمورهم على ما هو أعظم من هذا ...»[1]

(حكم بن عتيبه و سلمة بن كهل بر امام باقر (ع) وارد شدند و درباره شاهد و سوگند از آن حضرت پرسش‌هايى داشتند حضرت در پاسخ فرمود: رسول خدا (ص) بدان قضاوت فرمود و على (ع) نيز در كوفه برايتان طبق آن قضاوت كرد، گفتند: اين بر خلاف قرآن است، حضرت فرمود: كجاى آن مخالف قرآن است؟ گفتند: خداوند مى‌فرمايد:

«وَ أَشْهِدُوا ذَوَيْ عَدْلٍ مِنْكُمْ» امام (ع) فرمود: معناى اين گفته خداى متعال‌ «وَ أَشْهِدُوا ذَوَيْ عَدْلٍ مِنْكُمْ» اين است كه گواهى يك نفر و يك سوگند را نپذيريد؟ سپس فرمود:

على (ع) در مسجد كوفه نشسته بود كه عبد الله بن فضل تميمى درحالى‌كه زره طلحه را با خود داشت از كنار حضرت گذشت، على (ع) فرمود: اين زره طلحه است كه در كارزار بصره (جنگ جمل) از غنايم ربوده شد، عبد الله بن فضل به آن حضرت گفت: آن قاضى را كه براى مسلمانها برگزيده‌اى، ميان من و خودت داور قرار بده، آن حضرت شريح قاضى را حَكَم بين او و خود قرار داد، على (ع) فرمود: اين زره از آنِ طلحه است كه در معركه بصره (جنگ جمل) از غنايم ربوده شده است، شريح به حضرت گفت: بر آنچه كه مى‌گويى شاهد بياور، حضرت فرزندش امام حسن را نزد او آورد و وى شهادت داد كه زره از آن طلحه بوده و در جنگ جمل از غنايم ربوده شده است شريح گفت: اين يك شاهد است، و من به يك شاهد حكم نمى‌كنم مگر اينكه ديگرى هم با او باشد.

حضرت قنبر را فراخواند و او نيز گواهى داد كه زره مربوط به طلحه است و در جنگ جمل از جمله غنايم ناپديد شده است، شريح گفت: اين شخص هم برده است و من به گواهى برده، قضاوت نمى‌كنم. وى گفت: على (ع) خشمگين شد و فرمود: زره از آنِ تو باشد، اين قاضى در سه مرحله به جور و ستم قضاوت كرد، او گفت: شريح از جا برخاست و گفت: هرگز ميان هيچ دو نفرى قضاوت نخواهم كرد مگر اين كه مرا آگاه كنى كه چرا و چگونه سه بار ظالمانه قضاوت كردم؟ حضرت بدو فرمود: واى بر تو، وقتى من به تو خبر دادم كه اين زره طلحه بوده و در كارزار بصره از جمع غنايم ناپديد شده است، تو گفتى: براى گفته‌هايت شاهد بياور، حال آنكه رسول خدا (ص) فرمود:


[1]« وسائل»، 18/ 194.

نام کتاب : بايسته هاى فقه جزاء نویسنده : هاشمى شاهرودى، سيد محمود    جلد : 1  صفحه : 46
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست