بجا
آوردن عملى را كه وقت معين دارد در همان وقت معيّن اداء گويند، و انجام دادن آن را
بعد از وقتش قضاء مىنامند.
نمازهايى
كه قضاء دارند:
337-
اگر مكلّف نمازهاى واجب پنجگانه يوميّه را در وقت آنها نخواند، واجب است بعد از
وقت آنها را قضاء نمايد، و همچنين اگر نماز آياتى را كه براى خواندن آن در هنگام
وقوع حادثه فرصت هست- مانند خسوف و كسوف- در وقتش نخواند، واجب است آن را قضاء
نمايد؛ مگر اينكه مقدارى از خورشيد يا ماه گرفته باشد، و مكلّف تا بعد از باز شدن
متوجه گرفتگى آنها نباشد، كه در اين صورت قضاء نماز آيات بر او واجب نيست.
338-
اگر عدّهاى بگويند خورشيد يا ماه گرفته است، چنانچه كسى از گفته آنان يقين پيدا
نكند و نماز آيات را نخواند و بعد معلوم شود راست گفتهاند، در صورتى كه تمام قرص
خورشيد يا ماه گرفته باشد، بايد نماز آيات را قضاء نمايد؛ و اگر مقدارى از آن
گرفته باشد، بنابر احتياط مستحب نماز آيات را قضاء نمايد، و همچنين است اگر دو نفر
كه عادل بودن آنان معلوم نيست بگويند خورشيد يا ماه گرفته است، و بعد معلوم شود كه
عادل بودهاند.
339-
نماز جمعه قضاء ندارد، و اگر مكلف آن را در وقتش نخواند، واجب است نماز ظهر را بجا
آورد؛ و اگر در روز جمعه هيچكدام از نماز ظهر و جمعه را نخواند، بايد فقط نماز ظهر
را قضاء كند.
340-
اگر كسى يكى از نوافل را به نذر و مانند آن بر خود واجب كند و آن را در وقتش بجا
نياورد، قضاء ندارد.
341-
قضاء نمودن نوافل يوميّه مستحب مؤكد است، و قضاء نوافلى كه در حال مرض از انسان
فوت شدهاند مؤكد نيست.
342-
نمازهاى مستحبى كه وقت معينى ندارند هميشه اداء هستند، و نمازهاى