123- اگر كسى براى رفتن به محلى كه هشت فرسخ است
حركت كند، و بعد از مقدارى راه رفتن بخواهد جاى ديگرى برود، چنانچه از محل اوّلى
كه حركت كرده است تا جايى كه مىخواهد برود هشت فرسخ باشد، بايد نماز را شكسته
بخواند.
124-
اگر كسى پيش از آنكه به هشت فرسخ برسد مردد شود كه بقيه راه را برود يا نه، و در
هنگامى كه مردد است راه نرود، و بعد تصميم بگيرد كه بقيه راه را برود، بايد تا آخر
مسافرت نماز را شكسته بخواند.
125-
اگر كسى پيش از رسيدن به هشت فرسخ مردد شود كه بقيه راه را برود يا نه، و در هنگامى
كه مردد است مقدارى راه برود، و بعد تصميم بگيرد كه هشت فرسخ ديگر برود يا چهار
فرسخ برود و برگردد، در صورتى كه قواطع سفر در بين راه پيش نيايد، بايد تا آخر
مسافرت نماز را شكسته بخواند.
126-
اگر كسى پيش از رسيدن به هشت فرسخ مردد شود كه بقيه راه را برود يا نه، و در
هنگامى كه مردد است مقدارى راه برود، و بعد تصميم بگيرد كه بقيه راه را برود،
چنانچه مقدار باقى مانده از راه- و لو به ضميمه برگشتن- به قدر مسافت باشد، در
صورتى كه قواطع سفر در راه پيش نيايند، بايد نماز را شكسته بخواند؛ و الا بايد
نماز را تمام بجا آورد؛ ولى اگر راهى كه پيش از مردد شدن پيموده و راهى كه بعد از
آن مىپيمايد روى هم هشت فرسخ باشند، بنابر احتياط واجب بايد نماز را هم شكسته و
هم تمام بخواند.
127-
اعاده كردن نمازهايى كه انسان آنها را پيش از عدول از قصد مسافت به صورت شكسته
خوانده است واجب نمىباشد.
شرط
پنجم- سفر، سفر حرام نباشد:
128-
هرگاه كسى سفرش حرام باشد، بايد نماز را در آن سفر تمام بخواند، و اگر ماه رمضان
باشد بايد روزه را هم بگيرد.
129-
سفر حرام به يكى از سه معناى زير محقق مىشود:
اول:
خود سفر حرام باشد، مانند سفرى كه مضر به بدن مكلف است، و سفرى كه باعث اذيت پدر و
مادر او شود، و سفر مكلف براى فرار از جهادى كه مشغول انجام آن است، بدون وجود
مجوز شرعى براى فرار، به گونهاى كه در كتاب جهاد بيان مىشود،