متنجّس به خاكستر و بول به بخار و غائط به خاك و
سگ در نمكزار به نمك و نطفه به حيوان تبديل گردند پاك مىشوند.
333-
تغيير شكل و صفت و متلاشى شدن اجزاء استحاله نيست، و باعث طهارت اشياء نمىشود،
بنابر اين اگر گندم متنجّس را آرد كنند، يا چوب متنجّس را به صورت پودر و خاك
درآورند، يا از موى سگ و خوك پارچه و چيزهاى ديگر ببافند، يا از پوست خوك كفش و
مَشك و امثال اينها درست كنند، يا گوشت آن را به صورت پودر مواد غذائى درآورند پاك
نمىشوند، و به نجاست خود باقى مىباشند.
334-
تَفرُّق اجزاء به استهلاك غير از استحاله است، لذا اگر مقدارى خون در آب كُر بريزد
و در آن مستهلك شود محكوم به طهارت است؛ لكن اگر خون را به طريقى از اجزاء آب جمع
آورى كنند نجاست آن بر مىگردد.
335-
ميزان در تشخيص استحاله صدق عرفى است، بنابر اين اگر بول بعد از بخار شدن به آب
تبديل شود و عرفاً اسم بول بر آن صدق نكند پاك است، و همچنين است حال ديگر اعيان
نجسه و محرّمه مثل غائط و عرق گوشت خوك، پس هرگاه آثار و خواص چيز نجسى كه عرق آن
را كشيدهاند در آن عرق باشد و اسم سابق بر آن صدق كند، محكوم به نجاست و حرمت
است؛ و چنانچه حقيقت آن عوض گرديده و داراى اثر و خاصيت ديگرى شده باشد و اسم سابق
بر آن صدق نكند، پاك و حلال است.
336-
اگر از گِل متنجّس كوزه و ظروف سفالى و آجر درست كنند پاك نمىشود؛ امّا ذغالى كه
از چوب متنجّس درست شده است، چنانچه هيچ يك از خواص چوب در آن نباشد پاك است.
337-
چيز نجسى كه معلوم نيست استحاله شده يا نه، به نجاست خود باقى است.
مطهِّر
پنجم- انقلاب:
338-
اگر در شراب يا هر مست كننده ديگرى كه در اصل روان است انقلاب حاصل شود- مثلًا
شراب خود بخود يا به سبب ريختن چيز ديگرى در آن به سركه تبديل