تخته و قير گونى يا هوا فاصله نباشد، و گرنه قسمت داخل پاك نمى‌گردد، هرچند در اثر آفتاب خشك شود.

328- اگر آفتاب به يك طرف ديوار متنجّس بتابد، طرف ديگر آن پاك نمى‌شود؛ مگر ديوار به قدرى باريك باشد كه با تابش آفتاب سمت ديگر آن هم خشك شود.

329- آفتاب حصير و بوريا و گارى و مانند اينها را پاك نمى‌كند؛ ولى كشتى و هواپيما و امثال اينها ملحق به غير منقول هستند، يعنى به وسيله تابش آفتاب پاك مى‌شوند.

330- سنگ و خاك و ريگ و امثال اينها مادامى كه روى زمين افتاده‌اند در حكم زمين هستند؛ و چنانچه برداشته شوند ملحق به منقولات مى‌شوند؛ و اگر مجدّداً برگردانده شوند، حكم آنها نيز برمى‌گردد، يعنى حكم غير منقول را پيدا مى‌كنند، و به وسيله تابش آفتاب پاك مى‌شود، و نيز ميخى كه در زمين يا در ساختمان نصب شده است، مادامى كه ثابت است حكم غير منقول را دارد؛ و چنانچه كنده شود حكم منقول را پيدا مى‌كند؛ و هرگاه مجدّداً نصب شود حكم اول آن برمى‌گردد، و همچنين است حكم در چيزهايى كه شبيه به اينها باشند، يعنى تا مادامى كه عرفاً منقول محسوب مى‌شوند بر اثر تابش آفتاب پاك نمى‌گردند.

331- اگر بعد از تابيدن آفتاب بر زمين متنجّس انسان شك كند كه زمين موقع تابيدن آفتاب خيس بوده است يا نه، يا شك كند كه تَرىِ آن به واسطه آفتاب خشك شده است يا نه، آن زمين نجس مى‌باشد، و همچنين است اگر شك كند كه پيش از تابش آفتاب عين نجاست از آن زمين برطرف شده است يا نه، يا شك كند كه چيزى مانع تابش آفتاب بر زمين بوده است يا نه.

مطهِّر چهارم- استحاله:

332- اگر چيز نجس يا متنجّس استحاله گردد- يعنى حقيقت و طبيعت آن عوض شود و به حقيقت و طبيعت چيز پاكى در آيد- پاك مى‌گردد، پس اگر مثلًا چوب‌