تعدى نشده است بهمهكس حق او
رسيده است. و بيهودگى در فرمانهاى او صورت نمىگيرد. مسلمانان از اعتقاد به نفوذ
عدالت در جهان طبيعت و شريعت استفادههاى زيادى مىبرند:
-
مثلا از نظر روانى، آرامش خوبى به آنان دست مىدهد و از حوادث كاينات شكايتى
نخواهند نمود.
-
كرامت انسانى خود و ديگران را در هر حال محفوظ مىبينند و در بدترين شرايط احساس
حقارت نمىكنند.
-
با ريشههاى استثمار ظالمانه، استعمار حيوانى، تبعيض، تحقير و پديدههاى شوم آن
مبارزه مىكنند و آنها را مخالف جريان طبيعى جهان و انحراف از مسير تكامل انسان
مىدانند.
-
مؤمن نه ظلم مىكند و نه ظلم مىپذيرد (ستمگر و ستمكش هردو گمراهاند)[1].
بلى
حكم تكوينى (- ايجاد و آفريدن) بر اساس قانون خللناپذير علّيت صادر شده و حكم
تشريعى از مجراى وحى توسط فرشتهها بر انبياى طاهرين كه از نخبهگان بشريتند نازل
گرديده است و خود انبيا و فرشتگان هيچ نقشى در آن (احكام شرعى) نداشتهاند و تنها
وظيفه آنها
[1] - مستعمرين اين مسايل يا لوازم جهانبينى اسلامى را
خوب درك كردهاند و لذا يكى از آنان قرآن را در مجلس شوراى كشور خود برد و به
نمايندگان گفت: تا اين قرآن در ميان مسلمانان باشد حكومت ما بر آنان مشكل است،
ديگرى در كتاب خود بمناسبت يادى از جهاد الجزايرىها مىگويد: هرجا اسلام باشد
استعمار دوام نمىآورد ... امروز هم مىگويند اسلام خطرناكتر از كمونيزم است.