بهترين فرض اينست كه 90% يا 95%
بر اقليت ناچيز حكومت كند. ولى فرض نادريست. گاهى يك نماينده در يك شهر مثلا يك
ميليون رأى بدست مىآورد و نماينده ديگر يكصد هزار رأى، از نظر قانون دنياى امروز
نظر هردو نماينده مساوى است ولى از نظر منطق غلط است.
گاهى
يك نماينده در يك شهر بزرگ 5/ 1 ميليون رأى را مثلا بدست مىآورد و چهار نماينده
ديگر مجموعا هشتصد هزار رأى بدست مىآورند و ارزش آراى چهار نماينده چهار برابر
ارزش رأى يك نماينده است يعنى ارزش هشتصد هزار رأى، چهار برابر ارزش يك ميليون و
پانصد هزار رأى، مىباشد كه بدون شك از نظر منطق غلط و باطل است. اگر مجموع
نمايندگان مجلس شورا فرضا با 80% آراى ملت انتخاب شوند و رئيس كشور با 90% آراى
ملت، در اين صورت نبايد شورا قدرت عزل رئيسجمهور را داشته باشد و رئيس مذكور،
بتواند مجلس را منحل نمايد درحالىكه غالبا چنين نيست.[1]
رأىدهى
چگونه بايد باشد؟
شكى
نيست كه توكيل نمايندگان مجلس (شوراى ملى) به وسيله رأىدهى مستقيم صورت مىگيرد و
احكام شرعى وكالت در حق وكيل و موكل او جارى مىشود. امّا در انتخاب رئيس كشور
ممكن است رأىدهى مستقيم و
[1] - و در فرض عكس و انتخاب رئيسجمهور با 51% آرا و
انتخاب نمايندگان با 90 يا حتى 80% آرا، نمايندگان بايد بتوانند با اكثريت قاطع،
رئيسجمهور را عزل كنند درحاليكه در سيستم رياستى، چنين عزلى غير قانونى است.