چيزى
كه بطلان پلوراليسم دينى را روشن مىسازد، اين است كه آيا شرك و الحاد (طعن بر همه
اديان) را نيز شامل مىشود يا نه؟
فرض
دوم استثناى بىدليل و زورگويى و ترجيح بلامرجح است، زيرا انكار آفريدگار و يا
تعدد آنان و نيز طعنه زدن و رد كردن شرايع آسمانى يكنوع انديشه است همانند انديشه
دينداران.
فرض
اول تناقض صريح است بلى قايل شدن بوجود خدا و انكار او، و يا قايل شدن بوحدت
آفريدگار و تعدد او و يا قول به صحت همه شرايع آسمانى و قول ببطلان آنها جز از
ديوانگان و نظير آنان هيچ عاقلى نمى تواند آن را بپذيرد.
پوسته
و مغز:
بعضى
ادعا دارند دينها هركدام داراى يك مغز هستند و يك پوسته، دينها همه واجد يك مغز
هستند و تفاوتى در آن ندارند، و اختلاف در پوستهها ضرر بوحدت اديان نمىرساند، پس
همه اديان برحقند. در اينكه مغز مشترك هم اديان چيست، اقوالى وجود دارد!
1-
مشتركات اديان
2-
متحول كردن شخصيت انسانها
3-
بهداشت روانى حاصل از دين (طهارت روانى متدينين)
اولا
تمييز مغز و پوسته اديان، بدليل معتبرى تعريف نشده و لذا اين قول شعارگونه، تخيلى
بيش نيست.