نام کتاب : گوناگون (قصههاى كوتاه و آموزنده) نویسنده : محسنى، شيخ محمد آصف جلد : 1 صفحه : 131
8- من در باره وقار و خونسردى؛ در مقابل حوادث
مىتوانم خوب صحبت كنم و تحليل نمايم، ولى در عمل چنان نيستم؛ به طور كلى آگاهى به
تنهايى منجر به ملكه نفسانى نمىشود، و اساساً بعضى از اخلاق افراد فى الجمله غير
كسبى و غير اختيارى مىباشد؛ الناس معادن كمعادن الذهب و الفضة.
9-
وسعت بهشت بهاندازهاى وسعت آسمانهاست، در قرآن مىخوانيم: «وَ
جَنَّةٍ عَرْضُهَا السَّماواتُ وَ الْأَرْضُ» (آلعمران:
133)؛ «وَ جَنَّةٍ عَرْضُها كَعَرْضِ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ ...»[1]
ولى بعيد نيست كه مقصود بيان مجرد وسعت بهشت باشد نه اينكه واقعا وسعت بهشت به
اندازه وسعت كهكشانهاى جهان باشد كه بسيار بعيد مىباشد. و الله العالم.
147- هدف از خلقت كهكشان ها؟
وَ
هُوَ الَّذِي خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ وَ كانَ
عَرْشُهُ عَلَى الْماءِ لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا
(هود: 7)؛ او خدايست كه آسمانها و زمين را در شش روز آفريد؛ و عرش او، بر آب بود،
براى اينكه شما را بيازمايد كه كداميك شما از نظر عمل نيكوتر هستيد.
1-
مراد از ابتلا و آزمايش همان تكليف الهى است كه زمينه ساز تكامل انسان است.
2-
ظاهرا «لِيَبْلُوَكُمْ» علت آفريدن آسمانها و زمين را بيان
مىدارد، نه علت بودن عرش به آب را.
3-
عرش و آب در اين آيهى مباركه براى ما مجهول است، بسيار بعيد است كه آب همين مايع
معروف خارجى باشد، عرش كه به طور كلى حقيقت آن درك نشده است.
4-
آيه دلالت مىكند كه غرض از آفريدن و پديد آوردن آسمانها و زمين، تكليف انسان
است، و همين تكليف علت وجود خود انسان نيز مىباشد، (وَ ما
خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ).
ولى
بسيار بعيد است كه فرض شود اگر تكليف و تكامل انسان نمىبود، آسمانها و زمين
آفريده نمىشدند، بنابر اين ممكن است كلمه «لام» را در اين آيه
«لِيَبْلُوَكُمْ»