علوم تجربى كسى را جهت نمى‌دهد. بايد فرهنگ سازى مى‌شد، تنها فرهنگ دينى است كه انسان را به‌سوى اهداف والاى انسانى سوق مى‌دهد.

محصلين دانشگاه‌ها بايد در علوم مختلف درس مى‌خواندند، حالا كيفيت درسى چگونه بود من كارى ندارم؛ ولى متأسفانه فرهنگ دينى در دانشگاه‌ها وجود نداشت. محصلين جوان، از كمونيزم، فقط چيزى را مى‌دانستند كه از زبان خود آن‌ها مى‌شنيدند. جوان‌ها از وضعيت كشورهاى تحت سلطه كمونيست‌ها بى‌خبربودند و ازتاريخ گذشته آن‌ها نيز چيزى نمى‌دانستند؛ براى اين‌كه، روزنامه‌هاى كشور، زير نظر دولت اداره مى‌شد و دولت هم به‌كسى اجازه نمى‌داد كه واقعيت‌ها را بنويسند. همان‌گونه كه قبلا عرض كردم، حكومت براى حفظ بقاى خود مى‌خواست، هم آمريكا را راضى نگهدارد و هم شوروى را باخود داشته باشد و اين يك سياست كاملًا اشتباه بود

بنا براين چه در روزنامه‌ها و مجله‌ها، چه در راديو و تلويزيون، كسى اجازه نداشت كه واقعيت‌ها را بيان نمايد. در آن‌زمان از تاريخچه كمونيزم، فقط عده‌اى از بزرگان و كهنسالان مقدار اندكى را مى‌دانستند كه كمونيست‌ها در كشورهاى آسياى ميانه، دركشورهاى بالكان، در آلمان شرقى و جاهاى ديگر، چكار كردند؛ اما جوان‌ها، چيزى را نمى‌دانستند.