نام کتاب : گزيدهاى از فقه الآل در كتب اهل سنت نویسنده : محسنى، شيخ محمد آصف جلد : 1 صفحه : 85
استوار مانده اند بر تحليل متعه جماعتى از سلف
رضى الله عنهم، از جمله آنان از اصحاب (رض) اسماء بنت ابى بكر صديق و جابر بن
عبدالله و پسر مسعود و پسر عباس و معاويه پسر ابىسفيان و عمرو پسر حريث و ابوسعيد
خدرى و سلمه و معبد پسران اميه پسر خلف و رواه جابر بن عبدالله عن جميع الصحابه
زمان رسول خدا (ص) و زمان ابوبكر و عمر تا نزديك آخر خلافت عمر[1]
و اختلف فى اباحتها عن ابن الربير و عن على فيها توقف[2]
و از عمر بن الخطاب نقل شده كه او در فرضى متعه را انكار كرده كه دو مرد عادل بر
آن شهادت ندهند و با شهادت دو عدل متعه مباح است.
و
از تابعين طاووس، عطاء و سعيد بن جبير و ساير فقهاى مكه- اعزها الله- هستند كه
متعه را مباح مىدانند و ما آثار مذكوره را در كتاب خود به ايصال تا آخر بيان
نمودهايم و تحريم متعه از ابن
[1] . اين جمله محلى به طور قطعى
ثابت مىكند كه تحريم از خليفه دوم صادر شده، آن هم در اواخر عمر او و صحابه
همهشان به مشروعيت متعه قايل بودهاند، ولى خليفه مىداند كه احكام شرعى قابل
تغيير نيست، بنابراين ممكن است بگوييم ايشان بطور موقت آن را منع نموده است و حكم
حاكم، تا آخر زمان حيات او اعتبار دارد و حكم غير از فتوى است. حكم مذكور حكم
ولايى و سلطانى بوده و علماء به اشتباه آن را حكم كلى شرعى خيال كردهاند. دقت
شود.
[2] . مسلما نقل از امام على( ع)
مجعول است و به هر حال عبارت محلى در اين جا مجمل است كه شايد كلمهاى حذف شده
باشد.
نام کتاب : گزيدهاى از فقه الآل در كتب اهل سنت نویسنده : محسنى، شيخ محمد آصف جلد : 1 صفحه : 85