نام کتاب : عدالت صحابه در پرتو قرآن، سنت و تاريخ نویسنده : محسنى، شيخ محمد آصف جلد : 1 صفحه : 223
سوم اينكه اختلاف بعضى و كينه
و ضعف مسلمانان همگى بر اثر وجود علماى سوء در بين آنهاست.
بنابراين
اجمالا مىدانيم كه بسيارى از علما فاسقاند.
طريف
نقل مىكند كه ابو حنيفه «اللّه» را در اين آيه شريفه به رفع، و كلمه «علماء» را
به نصب مىخواند: إِنَّما يَخْشَى اللَّهَ مِنْ عِبادِهِ الْعُلَماءُ[1] كه
بر اساس إعراب ياد شده چنين معنا مىشود:
خداوند
از علما براى گمراه كردن آنان بندگان صالحش را مىترسد [درحالىكه اين معنا با
مقصود آيه شريفه كاملا در تضاد است].
آيه
شريفه يرفع اللّه ... ناظر بره ارزش علم است و بس، نه تعديل علما؛ وگرنه علاوه بر
علما بر عدالت مؤمنان هم دلالت مىكرد.
اما
ديدگاه سوم را گروهى از علماى قدماى شيعه و برخى اهل سنت مطرح كرده و با بيان
ضعيفى بر آن استدلال كردهاند، ما نيز در علم رجال آن را ذكر كردهايم.
صاحب
ديدگاه چهارم عالم جليل القدر شيخ مفيد است. وى همه چهار هزار شاگرد امام صادق
عليه السّلام را ثقه مىداند، مراد از ثقه عدالت آنان است. تعداد ديگرى از علما هم
با وى همنظرند. ما در مباحث رجال[2] نادرستى آن را ثابت
كرديم.
محدث
نورى كه افراط عجيبى در توثيق راويان دارد، در اين راه مبالغه عجيبى كرده است، [به
نظر نگارنده] اين قول باطل است و مىتوان ادعاى علم اجمالى به ضعيف بودن آن نظريه
كرد.
در
كلام برخى علما همچون كشى، بن قولويه، على بن ابراهيم قمى در تفسير قمى و نجاشى در
رجال، سخن از نوعى ديگرى از اصالت العدالة يا عدالت عدهاى آمده است كه دليلى بر
آن وجود ندارد.