نام کتاب : عدالت صحابه در پرتو قرآن، سنت و تاريخ نویسنده : محسنى، شيخ محمد آصف جلد : 1 صفحه : 213
به باور نگرنده، آنچه را خطيب
بيان كرده است در حق برخى صحابه صحيح است. اما درباره بيشتر آنان چنين صفاتى صدق
نمىكند؛ زيرا روشن است كه هركس پيامبر صلّى اللّه عليه و اله را ديده باشد يا
پيامبر صلّى اللّه عليه و اله او را ديده باشد، نمىتوان چنين صفاتى را برايش قائل
شد. در مباحث گذشته به طور مكرر دليل آن بيان شد. [حتى اگر] از غلو و مبالغه خطيب
در حق صحابه چشمپوشى كنيم، باز هم مقصود آيه شريفه، موجبه جزئيه است و فقط شامل
برخى صحابه مى ود؛ ولى ادعاى آنان، موجبه كلّيه است و در حق همه صحابه بيان
مىشود.
بااينهمه،
جمع كثيرى از صحابه حال ديگرى غير از آنچه براى آنان گفته شد، دارند و آن حالت
عصيان، تخلف، پيروى از هواى نفس، كشتن نيكان، مانند قتل عثمان، جنگهاى جمل و
صفين، (و نهروان) و ديگر موارد است كه آيات و روايات بسيارى در مذمتشان وارد شده
است. معاويه سردسته اموىهايى است كه در جنگ صفين بنابر اعتراف آلوسى سيصد نفر از
صحابى بيعت رضوان را از دم شمشير گذرانيد!
ابن
عرفه معروف به نفطويه از مشاهير محدثان اهل سنت مىگويد: اكثر احاديث در فضايل
صحابه در زمان بنى اميه، به منظور تقرب به [دربار] بنى اميه جعل شدهاند؛ زيرا
آنان گمان مىكردند كه با اين كار بنى هاشم را خوار مىكنند و درهم مىشكنند.
جعل
اين احاديث بهگونهاى است كه از هر صحابى الگويى براى اهل زمين ساخته شده است. اين
احاديث در مقابل هركسى كه صحابه را دشنام دهد يا آنان را متهم به بدى كند به كار
مىرود و موجبات اتهام آنان را فراهم مىسازد.[1]
[1] . ابو جعفر اسكافى مىگويد:
معاويه عدهاى از صحابه و تابعين را وادار كرد تا روايتهاى زشت و ناپسندى كه-
مشتمل بر طعن و برائت از حضرت على عليه السّلام باشد، جعل كنند. معاويه نيز
پاداشهاى كلان براى آنان قرار داد.
در نتيجه آنان هرچه رضاى معاويه
در آن بود، جعل كردند؛ از جمله آنان ابو هريره، عمروعاص، مغيرة بن شعبه و از
تابعين عروة بن زبير بودند؛ ابن ابى الحديد، شرح نهج البلاغه، ج 1، ص 358، به نقل از
اضواء على السنة المحمديه، ص 224.
نام کتاب : عدالت صحابه در پرتو قرآن، سنت و تاريخ نویسنده : محسنى، شيخ محمد آصف جلد : 1 صفحه : 213