responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : عاشورا و اهميت دين نویسنده : محسنى، شيخ محمد آصف    جلد : 1  صفحه : 69

وقتيكه پيغمبر مى گويد: «حسين از من است و من از حسين» يعنى جان حسين جان من است و هردو مى خواهيم دين را نجات دهيم، مواظب حسين باشيد. حسين بن على (ع) از اول به عنوان يك قربانى در خاندان پيغمبراكرم (ص) مشهور و معروف بود.

روزى يك مَلَك نازل شد، احتمالا در خانه ام المؤمنين ام سلمه بوده، حضرت به ام سلمه فرمود مواظب باش تا كسى وارد نشود. مَلَك خطاب به پيغمبر (ص) گفت: من بطور مخصوص از خدا اجازه گرفته و آمده ام تا با شما صحبت كنم.

اتفاقاً لحظه اى كه ام سلمه مى خواست در را ببندد امام حسين (ع) داخل شد هرچه به او گفت داخل نشو، امام حسين (ع) قبول نكرد. او طفل خردسال بود و ام سلمه حريف او نشد، حسين داخل شد و در اطاق پيش پيغمبر (ص) و شايد روى زانوهاى آنحضرت نشست. آن مَلَك به پيغمبر (ص) گفت: حسين را دوست دارى؟ حضرت فرمود: آرى، او را خيلى دوست دارم. فرشته عرض كرد: يا رسول الله! هيچ مى دانى كه سرنوشت اين بچه به كجا مى رسد؟ او را امت تو مى كشند. خاك كربلا را هم آورد و به پيغمبر (ص) نشان داد و آنحضرت (ص) خاك را به ام سلمه داد.

از اين دسته روايات زياد است كه گاهى جبرئيل آمده وگاهى فرشته اى ديگر و خاك كربلا را آورده اند و به پيغمبر نشان داده اند و حضرت خاك را به ام سلمه داده است.

نام کتاب : عاشورا و اهميت دين نویسنده : محسنى، شيخ محمد آصف    جلد : 1  صفحه : 69
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست