از
نظر اسلام برترى افراد بر همديگرى نه به نسب و نه نژاد نه به قوميت و نه زبان و نه
ساير عوامل است بلكه بر سه اصل ديگر استوار است.
اصل
اول علم و دانش: هَلْ يَسْتَوِي الَّذِينَ يَعْلَمُونَ وَ الَّذِينَ لا
يَعْلَمُونَ. ايا انانيكه ميداند با انانيكه نميدانند برابراند؟ (هرگز نه) در جاى
ديگر ميفرمايد خداوند درجات مومنين و كسانى كه با انان علم داده شده بلند ميبرد.
يعنى عامل بلندى درجات، ايمان و علم است و تاكيد دينى درباره برترى علم و عالم
زياد است.
اصل
دوم تقوى و طهارت نفس و دورى از گناهان إِنَّ أَكْرَمَكُمْ
عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاكُمْ گرامىترين شما در نزد خداوند
باتقوىدارتر شما است
اصل
سوم شايستهسالارى كه قدرت و امانت فرد بر كارهاى محوله كافى باشد.
راستى
اگر در ترجيح افراد در كارهاى سياسى و اجتماعى و اقتصادى تنها اين سه اصل در نظر
گرفته شود كشور تا چه حد پيشرفت ميكند؟
مطلب
مهم ديگريكه قران انرا بيان فرموده انسان اسير مكان خاص نيست بلكه او جانشين خدا
در روى زمين است و وظيفه او تعمير زمين و اصلاح ان بوده است درين مورد دقت
فرماييد. امر مهمتر اينكه خداوند بعصر و زمان كه ظرف ترقى و تكامل انسان است
سوكند ياد ميكند كه تنها ايمان و كار خوب و سفارش به حق و صبر و مقاومت (در مقابل
وظايف و مشكلات و هوسها انسان) را از زيان و خسارت نجات ميدهد. و انچه كه باعث رستگارى
ميشود تزكيه باطن (و مكارم اخلاق) است و انچه كه موجب محروميت ميشود الودگى نفس
بهوسهاى غير مشروع است. و نبايد كه در زندگانى اجتماعى هيچ قوم ديگر را مسخره كنند
و اسلام كمان بد و غيبت و دروغ و افترا و توهين و ظلم را كه پايههاى زندگى
اجتماعى را سست ميكند حرام قرار داده است. مسلمان بايد سادهلوحى را كنار بگذارد
شايعات بىمدرك درباره ديگران را قبول نكند بدون اينكهگوينده انرا بدون دليل تكذيب
كنند.
راه
اصلاح ذهنيت و فرهنگ: راه اصلاح فرهنگ سخنرانى دانشمندان جيد مذهبى در
منابر و برنامههاى سالم راديو و تلويزيون و برنامههاى درسى مكاتب و ليسهها و
معاهد علمى و مولفات صاحبنظران است كه بايد به ان توجه جدى شود.