فاميل و غيره را در دايره اسلام تعريف مىكنيم و بدين ترتيب، براى
سكولار جايى باقى نمىماند و لاتيكهاى شرقى دچار تناقض مىگردند.[1]
در
تهاجم فرهنگى غرب در كشورهاى مفلس اسلامى كه در جهل خود غرقند آنچنان از نيرنگ
مغالطه كار مىگيرد كه مجالى براى محصلين جوان و كمتجربه مسلمان باقى نمىگذارد
تا صداى منطق و استدلال علماى جيد مسلمان را بشنوند. دروغهاى شاخدار خود را آن
قدر در راديو و تلويزيونها و مجلهها و روزنامههاى مزدوران خود تكرار مىكند كه
جمعى آنها را راست بپندارند و به آن معتقد شوند!!
ناآگاهان
غربزده كشورهاى اسلامى كه ژست روشنفكرى را به خود مىگيرند.[2]
براى اثبات سكولاريزم حرفهاى خندهدارى
[1] عرفگرايى در تشخيص موضوعات
دينى( نه در احكام) معتبر است مانند نحوه تشكيل حكومت و اختيار يكى از اقسام آن،
كيفيت انتخابات و اندازه وزارتخانهها و امثال اينها به خود مردم واگذار شده است
و همچنين كيفيت توليد و نحوه كارخانهجات و نظاير آنها.
[2] در قرن بيست و يكم متفكر و
صاحب فكر كسى است كه حداقل يك هزار جزء كتاب را در علوم تجربى و انسانى و معارف
دينى بخواند، ولى اين كه او روشنفكر است يا تاريكفكر بايد يك كتابى در تحليل
خواندههاى خود بنويسد تا صاحبنظران روشنفكرى او را تاييد كنند و يا بگويند او
تاريكفكر است.