ظاهرا هيچ دينى از دينهاى منسوخه در مقابل سكولار مقاومت نتوانسته و
در برابر جامعه متحول انسانى جا خالى كرده و منزوى شده است.
غرب
در تقديم سكولار بر مسيحيت كه از كتابهاى چهارگانه انجيل كه آثار فكرى مؤلفان
بىسواد بيست قرن پيشتر است، گرفته شده، كار درست و عقلايى نمود، و هيچگونه
سرزنشى را مستحق نمىگردد، اشتباه غربىها در اين است كه بدون تحقيق دين بر حق و
رسمى الهى، اسلام را نيز همانند مسيحيت دانسته، و يا به خاطر غرور و يا استعمار و
استثمار، جمعى از غربزدههاى مفلوك كشورهاى اسلامى را به نيرنگ و فريب، قانع
كردهاند كه اسلام نيز مثل مسيحيت، جاى خود را در اجتماع بشرى خالى كند.
در
حالى كه تفاوت بين اسلام و اديان منسوخه از زمين تا آسمان است.
ولار
از اين جهت در مقابل اسلام شكست خورده كه اولا زيربناى اسلام بر عقل استوار است و
ثانيا اسلام به تحصيل علم تأكيد نموده و ثالثا براى دنيا و آخرت انسانها برنامه
دارد و عمده آن كه قرآن دست نخورده باقى مانده است.
شايد
براى دانشمندان بىخبر از اسلام تعجبآور باشد كه بشنوند ما عقل و علم و فضيلت و
عدالت و حكومت و حقوق بشر و حقوق