responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دفاع مشروع ما نویسنده : انجمن فرهنگ اسلامى    جلد : 1  صفحه : 33

اين خاك از خاك زمينى است كه حسين در آن كشته مى شود، هروقت كه خاك تبديل به خون شد بدان كه حسين كشته شده. ام سلمه مى گويد آن را در ظرفى گذاشتم كه روزى تبديل به خون مى شود، در روز قتل حسين آن خاك را خون يابيدم و در شب قتل حسين شنيدم گوينده اى مى گفت:

أيّها القاتلون جهلا حسيناً

أبشروا بالعذاب و التّذليل‌

قد لعنتم على لسان داود

و موسى و حامل انجيل‌

«اى قاتلان نادان حسين بشارت باد شما را به عذاب وذلت برزبان سليمان بن داود و موسى و عيسى صاحب انجيل، ملعون هستيد.»

ام سلمه مى گويد گريه كردم و ظرف را باز كردم كه از ريگ هاخون جارى شده بود.

5- اخرج ابن سعد از شعبى كه گفته است: على رضى الله عنه در موقع رفتن به سوى صفين (براى جنگ با معاويه) به كربلا به محاذات نينوى- به كنار فرات، مرور نمود و پرسيد كه اسم اين زمين چيست؟ گفته شد كه كربلا است. پس گريه نمود تا حدى كه زمين از اشكهاى او مرطوب شد. سپس فرمود بر رسول خدا (ص) داخل شدم در حالى كه گريه مى فرمود. گفتم چه چيز شما را به گريه آورده است؟ فرمود: جبرئيل. الآن جبرئيل نزد من بود و به من خبر داد كه پسرم حسين در لب فرات در محلى كه «كربلا» ناميده مى شود، كشته مى شود. بعد جبرئيل كفى از خاك كربلا گرفت كه من از او بوييدم، نتوانستم كه چشم خود از ريختن اشك بگيرم.

ملا اضافه مى كند كه على گفت اينجا جاى خواباندن شتران ايشان است، در اينجا محل گذاشتن بارهايشان است، اينجا جاى ريختن‌

نام کتاب : دفاع مشروع ما نویسنده : انجمن فرهنگ اسلامى    جلد : 1  صفحه : 33
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست