3- احمد نقل كرده: در اتاق من فرشته اى داخل شد كه قبل از آن نيامده بود پس به من گفت محققاً اين پسر تو حسين كشته مى شود و اگر بخواهى از خاك زمينى كه در آن كشته مى شود به تو نشان مى دهم؟ پس بيرون آورد خاك سرخى را.

4- اخرج البغوى فى معجمه من حديث النبى، كه پيغمبر فرمود فرشته القطر از پروردگارش اذن گرفت كه مرا زيارت كند و اذن يافت و اين روز روز نوبت ام سلمه بود. رسول خدا (ص) به ام سلمه فرمود در خانه را برما ببند كه هيچ كس داخل نشود، ام سلمه در دم دروازه منزل بود كه حسين داخل آمد و به سرعت خود را در كنار جدش انداخت و آنحضرت شروع به بوسيدن او نمود. فرشته گفت او را دوست دارى؟ آنحضرت فرمود: بلى، عرض كرد امت تو او را مى كشند اگر بخواهى مكانى كه او در آنجا كشته ميشود به تو نشان دهم پس (آنجا) را نشان داد و سهله‌[1] يا خاك سرخ را آورد كه ام سلمه آن را بگرفت و در لباس خود قرار داد ثابت يكى از راويان حديث- مى گفت كه من گفتم آن (جا) كربلا است و ابوحاتم اين حديث را در صحيح خود آورده است و احمد بن حنبل نيز مثل او را روايت نموده و نيز عبدبن حميد نيز مثل او را روايت كرده. در روايت احمد آمده است كه: آن فرشته جبرئيل بود.[2] و نيز در اين حديث ياد شده كه حضرت پيامبر (ص) آنرا بوئيد و فرمود بوى «كرب و بلا» يعنى بوى مصيبت و گرفتارى مى باشد در روايتى ام سلمه گفته كه پيامبر (ص) يك كف از خاك سرخ را به من داد و فرمود

[1] . به كسر سين، ريگ درشتى است كه ريز و نرم نباشد.

[2] . ابن حجر مى گويد شايد دو واقعه بوده، در يكى جبرئيل و در ديگرى ملك ديگر خاك را آورده باشد.