البته هر كسى به حواشى عروة الوثقى و ساير كتب فتوائى مراجعه نمايد
مىفهمد در اين مسأله نظر علما يكسان نيست و اختلافاتى وجود دارد، و نيز قيدى را
كه صاحب عروه در ضمان حجام و ختان و بيطار آورده درباره مطلق طبيب هم جارى مىشود[1].
بهرحال داكتر و مريض در اين مورد به مرجع تقليد خود مراجعه نمايد.
(مسأله:
41) اگر طبيب به مريض بگويد چنانچه من به اين مرض مبتلى مىشدم فلان
دارو را مىخوردم ضامن ضررى كه از خوردن آن دوا به مريض مىرسد نيست.
(مسأله:
42) اگر طبيب بگويد فلان دوا براى فلان مرض خوبست و مريض از خوردن آن
دوا ضرر ببيند بفرموده صاحب عروه (ره) ضامن نيست.
ولى
اگر بگويد فلان دوا را بخور و مريض از استعمال آن متضرر شود، ضامن مىشود[2]
و به نظر اينجانب در فرض اول احوط اينست كه بين داكتر و مريض مصالحه شود.
[1] يعنى اتلاف بىاذن موجب ضمان
است نه اتلاف مأذون. به ص 79 ج 12 مستمسك العروة مراجعه شود.
[2] چون غالبا سبب از مباشر در
اينگونه موارد قوىتر است و اينكه امر داكتر ارشادى است نه مولوى در نظر عرف از
قوت سبب نمىكاهد.