امام
صادق عليه السلام در صحيح هارون بن خارجه مىفرمايد: بندگان (يا عبادت) بر سه
گونهاند: قومى كه خداوند عز و جل را به جهت خوف عبادت مىكنند و اين عبادت بردگان
است، و قومى كه خداوند تبارك و تعالى را براى تحصيل ثواب عبادت مىكند و اين عبادت
مزدوران است، و قومى كه خدا را به خاطر محبت عبادت مىكنند و اين عبادت آزادگان
است و اين نوع بهترين عبادت است.[1]
تفصيل
اين حديث مربوط به علم فقه است.
ج-
عبادت غالبا به معناى پرستيدن مىآيد كه براى غير خدا جايز نيست
(إِيَّاكَ نَعْبُدُ) يعنى تنها تو را مىپرستيم و سابقا دانستيم كه
معناى عبادت تعظيم به قصد رب و خالق است، نه مطلق تعظيم، و گاهى به معناى طاعت
مىآيد كه بعضى آيه مباركه «أَ لَمْ أَعْهَدْ إِلَيْكُمْ
يا بَنِي آدَمَ أَنْ لا تَعْبُدُوا الشَّيْطانَ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبِينٌ»
(يس: 60) را به آن تفسير كردهاند.
اطاعت
غير خدا گاهى همانند اطاعت رسول و اولى الامر واجب مى شود، گاهى حرام مى شود؛
فَاصْبِرْ لِحُكْمِ رَبِّكَ وَ لا تُطِعْ مِنْهُمْ آثِماً أَوْ كَفُوراً
(الإنسان: 24) و غير ذلك، و بالجمله اطاعت آمرين عرفى در غير معصيت الهى ضررى
ندارد، و اطاعت انبيا و اولى الامر در حقيقت اطاعت خود خداوند است و گاهى به معناى
مطلق خضوع مىآيد، كه حكم آن بيان شد؛ (فَقالُوا أَ نُؤْمِنُ لِبَشَرَيْنِ
مِثْلِنا وَ قَوْمُهُما لَنا عابِدُونَ؛ المؤمنون: 47) اى خاضعون
متذللون. «... أَنْ عَبَّدْتَ بَنِي إِسْرائِيلَ» (الشعراء:
22)؛ يعنى بنى اسراييل خاضع و فرمانبردار خود قرار دادى.
از
حضرت على عليه السلام نقل شده است كه «أَنَا عَبْدٌ مِنْ عَبِيدِ مُحَمَّدٍ (ص)»[2]
من فرمانبرى از فرمانبران محمد (ص) مىباشم.
د-
عبادت غير خدا گاهى به اعتقاد تعدد پروردگار و انكار توحيد صورت مىگيرد و گاهى به
خاطر اينكه واسطه فيض و فاعل تدبير جهان يا انسان.