نام کتاب : توحيد اسلامى و نظرى بر وهابيت نویسنده : ناشناخته جلد : 1 صفحه : 38
آداب اجتماعى و رسوم اخلاقى نهى نشده است، بالعكس اخلاق حسنه و حسن
روابط سفارش شده است، أَذِلَّةٍ عَلَى
الْمُؤْمِنِينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْكافِرِينَ (المائدة: 54).
اگر
به نظر دقيق بنگريم خداوند جل جلاله يگانه موجودى است كه مستحق خضوع و عبادت به
همه اين انگيزهها و دواعى است. زيرا او قادر مطلق و مالك همه كاينات است، نفع و
ضرر به اراده اوست، رضاى او باعث سعادت دنيا و آخرت مى شود، و جز خداوند كى سزاوار
محبت و دوستى است، و آيا كى جز او عظمت واقعى و لايتناهى دارد و آيا همهى
نعمتهاى ما از خدا نيست؟
بنا
بر اين عقل حكم مىكند كه خضوع كامل فقط در مقابل خداوند تبارك و تعالى باشد، ولى
شيخ بهايى، از بسيارى علماى شيعه و سنى نقل كرده است[2]
كه عبادت خدا به داعى دفع ضرر و جلب منفعت باطل است و عبادت نبايد به قصد تحصيل
ثواب يا خلاصى از عذاب صورت گيرد و از امام رازى[3]
نقل شده كه متكلمين بر آن اتفاق دارند. و از علامه حلى نقل شده است كه: عدليه
(اماميه و معتزله) اتفاق دارند كه چنين عبادتى استحقاق ثواب ندارد، ولى از قرآن
مجيد صحت آن استفاده مى شود؛
وَ
ادْعُوهُ خَوْفاً وَ طَمَعاً (الأعراف: 56).
وَ
يَدْعُونَنا رَغَباً وَ رَهَباً (الأنبياء: 90).
[1] شايد اين انگيزه در طول ساير
انگيزهها باشد نه در عرض آنها.